جونگکوکنفس نفس زدن
جونگکوک:نفس نفس زدن
از حالا به بعد تو خدمتکار این عمارتی فهمیدی
ا.ت هم سرش رو تکون داد
(سه هفته بعد )(گشادی من رو میبینید🚶🥸)
از وقتی که به این عمارت اومده سه هفته میگذره
بلا های زیادی سرش آوردم اما نمیدونم چرا ...وقتی این کار رو میکنم قلبم نابود میشه
انگار یه حسی نسبت بهش دارم...نه نههه چی امکان داره من حسی بهش ندارم نههه
ا.ت ویو
سه هفته گذشته
من پایین رتبه ترین خدمتکار شدم
و همه برام قلدری میکنن
از جیا و گروهش تا سوا که اونم یه رتبه با من اختلاف داره
ارباب هم ....هروقت منو میبینه یا کتکم میزنه یا تلاش میکنه به....م. تج....او...ز.
کنه
خیلی تلاش کردم این کار رو نکنه اما ....من که از آینده خبر ندارم....
میخام برم بیرون وقتی برگشتم بیشتر میزارم
از حالا به بعد تو خدمتکار این عمارتی فهمیدی
ا.ت هم سرش رو تکون داد
(سه هفته بعد )(گشادی من رو میبینید🚶🥸)
از وقتی که به این عمارت اومده سه هفته میگذره
بلا های زیادی سرش آوردم اما نمیدونم چرا ...وقتی این کار رو میکنم قلبم نابود میشه
انگار یه حسی نسبت بهش دارم...نه نههه چی امکان داره من حسی بهش ندارم نههه
ا.ت ویو
سه هفته گذشته
من پایین رتبه ترین خدمتکار شدم
و همه برام قلدری میکنن
از جیا و گروهش تا سوا که اونم یه رتبه با من اختلاف داره
ارباب هم ....هروقت منو میبینه یا کتکم میزنه یا تلاش میکنه به....م. تج....او...ز.
کنه
خیلی تلاش کردم این کار رو نکنه اما ....من که از آینده خبر ندارم....
میخام برم بیرون وقتی برگشتم بیشتر میزارم
- ۳.۳k
- ۲۲ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط