این بار من خریده ام

این بار من خریده ام
نقد تو را کشیده ام
ناز تو را بِدیده ام
ای بر رُخت ستاره نشسته

این بار من که دیده ام
وصل تو را بُریده ام
از من و ما بگو چرا
تا کی زنم بر این دَر بسته

این بارمن که خوانده ام
رمز تو در ستاره ها
راز نهان من بگو با من تمام ماجرا

رویایِ صادقی در جانِ عاشقی
لیلایِ کاملی اتمامِ عاقلی

تا آستان کوی اَت، من پا نهاده بودم
دستم به حلقه ی دَر، دل با تو داده بودم
دست و دلم که دیدی، پایم چرا بُریدی

رویایِ صادقی در جانِ عاشقی
لیلایِ کاملی اتمامِ عاقلی

نیمی زمینی اَم، نیم آسمانی اَم
محتاجِ پَر زدن، مجنونِ آنی اَم
گفتم ببینمَت گفتی که صبر صبر
ای آفتاب حُسن برون آ، دَمی ز اَبر




افشین یداللهی
دیدگاه ها (۱۸)

گفتـی و ندیـدی و شنیدی و ندیدم‌دشنام و جفایی و دعایی و وفایی...

منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمرلای موهای تو گم کرده خداوندش...

چقدر حرف برای تو دارم و هر باردر آب و تابِ تماشا، توانِ گفتن...

من نمی‌دانم چه چیزی پای‌بندم کرده استکوه اگر پا داشت تا حالا...

#رویای #جوانی #پارت-۷دیدم داشت ادا در می آورد و زد زیر خنده ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط