کوله باری اینجاست

کوله باری اینجاست
مملؤ از خاطره ها...

خاطراتِ من و تو
منِ محزون تنها

در پسِ خاطره ها
کوله باری در دست

در پیِ شهرِ شما
شهرِ تو بی خوابیست،

کوچه اش بی تابیست
آسمانش پر غم

خانه اش بی راهیست....
نتوانم بی تو...!

تابِ ماندن را نیست
این دلِ وحشی را

تو نخواهی دانست
این همه سختی را

چه بگویم با تو...
که دلم اهلی بود

در پیِ ریشه‌ی عشق
در دلِ قحطی بود

بی هوا و بی دوست
عاشقِ مستی بود

نازنینم، جانم،...
یادِ قلبت باشد

کوله بارت اینجاست
پیشِ تنهاییِ من...

کوله بار عشقت
مملؤ از خاطره هاست

خاطراتی زیبا
خاطراتِ من و تو...
دیدگاه ها (۱۷۸)

مینویسم از دوستمینویسم همه ی پاک شدن ها از اوستمینویسم از آب...

منم آواره ترین خسته ی شبدر دیاری که کسی با من نیستبا شکوه چه...

با تو گفتم حَذَر از عشق ؟ ندانمسفر از پیش تو ؟ هرگز نتوانمرو...

دلم گرفته از این آسمان تار غریباز این هوای مه آلودِ بی قرار ...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط