مهربان نیستم
مهربان نیستم ،
نه گلی برایت آورده ام، نه آغوش گرمی..
تنها دوستت داشته ام، پریشان و آشفته!
با ضربه های مضطربِ قلبم ،
که آرامشِ آهنگینت را به هم می ریزد!
با انگشت های کوچکی که جای رویا
مدام برایت کلمه به هم می بافند..
کنارت نبوده ام ،
هرگز شبی
با زمزمه های من به خواب نرفته ای اما ،
این شعر برای نوازشِ توست..
چند خط برای بوسه ،
چند خط برای شب خوش.
مهربان نیستم
اما به من بگو:
دستی که می نویسد
از دستی که لمس می کند ، سخاوتمندتر نیست؟!
نه گلی برایت آورده ام، نه آغوش گرمی..
تنها دوستت داشته ام، پریشان و آشفته!
با ضربه های مضطربِ قلبم ،
که آرامشِ آهنگینت را به هم می ریزد!
با انگشت های کوچکی که جای رویا
مدام برایت کلمه به هم می بافند..
کنارت نبوده ام ،
هرگز شبی
با زمزمه های من به خواب نرفته ای اما ،
این شعر برای نوازشِ توست..
چند خط برای بوسه ،
چند خط برای شب خوش.
مهربان نیستم
اما به من بگو:
دستی که می نویسد
از دستی که لمس می کند ، سخاوتمندتر نیست؟!
- ۷۸۴
- ۰۶ تیر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط