یک روز برفی

یک روز برفی

دست ات را می گیرم

و هیچ نمی گویم

به پشت سرم نگاه کن

گام هایم با تو خواهند گفت

آنچه را که نگفته ام ...


((محمد شیرین زاده))
دیدگاه ها (۱)

شعر بودیآمدی به ذهنمنوشتم اتتا از یادم نرویباران بودمباریدم ...

موهایت را که باز کردیفهمیدمیلدا هم شب کوتاهی ستبرای دوست داش...

با آنــهـــمہ دلــــــداده دلـش بــسـتہ ی مــا شـدای مــن بـ...

آقا مصطفی همیشه سر به زیر بود که مبادا چشمش به نامحرم بیافتد...

در خیالات خودم در زیر بارانی که نیستمی رسم با تو به خانه،از ...

🍃🌱 کاش همه معنی راز زندگی را می دانستیم راز زندگی درک کردن م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط