بعد تو یک گوشه خلوت میکنم

بعد تو یک گوشه خلوت میکنم
با در و دیوار صحبت میکنم
حاضری در خاطراتم لاجرم
روز و شب از تو حکایت میکنم
در میان ازدحام خاطره
هر نفس احساس غربت میکنم
لحظه های نیمه جانم را پر از
قطره های اشک حسرت میکنم
نغمه ی شاد دلم خاموش شده ست
با نوای غم رفاقت میکنم
فوج دلگیر کلاغان را سر
شاخه های کاج رویت میکنم
تاول قلبم ندارد مرهمی
پس به سوز دوری عادت میکنم
شکوه ای از تو ندارم سرورم
از جدایی ها شکایت میکنم
دیدگاه ها (۲)

ﻫﻤﭽﻮ ﻧﯽ ﻣﯽ ﻧﺎﻟﻢ ﺍﺯ ﺳﻮﺩﺍﯼ ﺩﻝﺁﺗﺸﯽ ﺩﺭ ﺳﯿﻨﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﺟﺎﯼ ﺩﻝﻣﻦ ﮐﻪ ﺑﺎ ...

من نشانی شهرت را گم کرده ام...آخر کو نشانی تا بدانم در دیار ...

ﻫﻨﻮﺯ ﮔﺮﯾﻪ ﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﺟﻮﯾﺒﺎﺭ ﮐﺎﻓﯽ ﻧﯿﺴﺖﺑﺒﺎﺭ ﺍﺑﺮ ﺑﻬﺎﺭﯼ، ﺑﺒﺎﺭ ... ﮐﺎ...

یک روز در آغوش تو آرام گرفتمیک عمر قرار از دل ناکام گرفتم اف...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط