منشا پیدایش مذهب شیعه قسمت آخر
منشا پیدایش مذهب شیعه_ قسمت آخر
وایات متعددی آورده اند که مِن جمله آلوسی سلفی وهابی در کتاب تفسیر روح المعانی، ج23، ص80 میگوید:
خطاب می آید که مردم را متوقف کنید تا از اینها پرسش شود. از چه سؤال میشود؟
أخرج الدیلمی عَن أبی سعید الْخُدْرِیّ أَن النَّبِی صلی الله عَلَیْهِ وَسلم قَالَ (وقفوهم إِنَّهُم مسؤولون عَن ولَایَة عَلیّ)
(الکتاب: الصواعق المحرقة علی أهل الرفض والضلال والزندقة ج2 ص 437/المؤلف: أحمد بن محمد بن علی بن حجر الهیتمی السعدی الأنصاری، شهاب الدین شیخ الإسلام، أبو العباس (المتوفی: 974هـ)/المحقق: عبد الرحمن بن عبد الله الترکی - کامل محمد الخراط/الناشر: مؤسسة الرسالة - لبنان/الطبعة: الأولی، 1417هـ - 1997م/عدد الأجزاء: 2)
اینها را نگه دارید تا در مورد ولایت حضرت علی علیه السلام از آنها پرسیده شود.
نبی مکرم صلی الله علیه و آله و سلم در سال سوم بعثت خود، اولین باری که بنا شد رسالتش را علنی کند، بعد از نزول آیه شریفه: وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ (شعراء/214)
40 نفر از بزرگان قریش را جمع کرد و سه مطلب را برای مردم بیان کرد. به مردم گفت:
....ثُمَّ قَالَ: ان هذا أخی ووصی وَخَلِیفَتِی فِیکُمْ، فَاسْمَعُوا لَهُ وَأَطِیعُوا....
(الکتاب: تاریخ الطبری = تاریخ الرسل والملوک، وصلة تاریخ الطبری ج2 ص 321/المؤلف: محمد بن جریر بن یزید بن کثیر بن غالب الآملی، أبو جعفر الطبری (المتوفی: 310هـ)/(صلة تاریخ الطبری لعریب بن سعد القرطبی، المتوفی: 369هـ)/الناشر: دار التراث - بیروت/الطبعة: الثانیة - 1387 هـ/عدد الأجزاء: 11)/الکتاب: الکامل فی التاریخ ج1 ص 661/المؤلف: أبو الحسن علی بن أبی الکرم محمد بن محمد بن عبد الکریم بن عبد الواحد الشیبانی الجزری، عز الدین ابن الأثیر (المتوفی: 630هـ)/تحقیق: عمر عبد السلام تدمری/الناشر: دار الکتاب العربی، بیروت - لبنان/الطبعة: الأولی، 1417هـ / 1997م/عدد الأجزاء: 10)
این علی، برادر و وصی و خلیفه من است. از او حرف شنوی داشته باشید و از او پیروی کنید.
ابن جریر طبری میگوید روایت صحیح است.متقی هندی در کنزالعمال، ج13، ص128 نقل می کند.
هیثمی در مجمع الزوائد، ج8، ص302 نقل می کند و میگوید روایت صحیح است.حاکم نیشابوری در مستدرک الصحیحین، ج3، ص132 و ذهبی در تلخیصش میگوید روایت حدیث الدار، روایت صحیحی است.یعنی قضیه ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام و امامتش، مسئله ای است که آنچنان با آئین مقدس اسلام و رسالت نبی مکرم صلی الله علیه و آله و سلم، بلکه با رسالت تمام انبیاء عجین گشته که قابل انفکاک نیست.
روایتی ابن حجر عسقلانی نقل می کند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
2872- زیاد بن مطرف «2»
: ذکره مطیّن، والباوردی، وابن جریر، وابن شاهین فی الصّحابة، وأخرجوا من طریق أبی إسحاق عنه، قال: سمعت رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه وآله وسلّم یقول: «من أحبّ أن یحیا حیاتی ویموت میتتی ویدخل الجنّة فلیتولّ علیّا وذرّیته من بعده»«3» . وقال ابن مندة: لا یصحّ.قلت: فی إسناده یحیی بن یعلی المحاربی، وهو واه.
(الکتاب: الإصابة فی تمییز الصحابة ج2، ص485/المؤلف: أبو الفضل أحمد بن علی بن محمد بن أحمد بن حجر العسقلانی (المتوفی: 852هـ)/تحقیق: عادل أحمد عبد الموجود وعلی محمد معوض/الناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت/الطبعة: الأولی - 1415 هـ/عدد الأجزاء: 8الاصابة، ج2، ص485)
هر مسلمانی که دوست دارد همانند من زندگی کند، همانند من بمیرد و داخل بهشت شود، باید علی و فرزندانش را به عنوان ولیّ برای خودش قرار بدهد.
توضیح اینکه:کلمه «واه» در اصطلاح علم رجال یعنی: به شدت ضعیف است.آقای ابن حجر وقتی این روایت را نقل میکند، اشکال دیگری نمیتواند بگیرد، میگوید: یحیی بن یعلی خیلی ضعیف است؛ ولی خود وی در تقریب التهذیب ایشان میگوید:
7675- یحیی ابن یعلی ابن الحارث المحاربی الکوفی ثقة من صغار التاسعة مات سنة ست عشرة خ م د س ق(تقریب التهذیب، ج 1، ص 598) و در تهذیب التذیب میگوید: وقال أبو حاتم ثقة (تهذیب التهذیب، ج 3، ص 35)(برای دیدن اسکن این موضوع کلیک کنید)
ابو حاتم که یکی از استوانههای رجال است، گفته ثقه است.ابن حبان هم در کتاب الثقات آورده است. در نتیجه این حدیث صحیح است و آقای ابن حجر از عنادی که با اهل بیت (علیهم السلام) داشته است به یحیی بن الحارث المحاربی چوب ضعف زده در حالیکه خود وی در کتاب دیگرش وی را جزو ثقات آورده است!
روایتی دیگر:
أوصی من آمن بی و صدقنی بولایة علی بن أبی طالب، فمن تولاه فقد تولانی و من تولانی فقد تولی الله و من أحبه فقد أحبنی و من أحبنی فقد أحب الله و من أبغضه فقد أبغضنی و من أبغضنی فقد أبغض الله عزوجل.
(الکتاب: تاریخ دمشق ج42 ص 240،المؤلف: أبو القاسم علی بن الحسن بن هبة الله
وایات متعددی آورده اند که مِن جمله آلوسی سلفی وهابی در کتاب تفسیر روح المعانی، ج23، ص80 میگوید:
خطاب می آید که مردم را متوقف کنید تا از اینها پرسش شود. از چه سؤال میشود؟
أخرج الدیلمی عَن أبی سعید الْخُدْرِیّ أَن النَّبِی صلی الله عَلَیْهِ وَسلم قَالَ (وقفوهم إِنَّهُم مسؤولون عَن ولَایَة عَلیّ)
(الکتاب: الصواعق المحرقة علی أهل الرفض والضلال والزندقة ج2 ص 437/المؤلف: أحمد بن محمد بن علی بن حجر الهیتمی السعدی الأنصاری، شهاب الدین شیخ الإسلام، أبو العباس (المتوفی: 974هـ)/المحقق: عبد الرحمن بن عبد الله الترکی - کامل محمد الخراط/الناشر: مؤسسة الرسالة - لبنان/الطبعة: الأولی، 1417هـ - 1997م/عدد الأجزاء: 2)
اینها را نگه دارید تا در مورد ولایت حضرت علی علیه السلام از آنها پرسیده شود.
نبی مکرم صلی الله علیه و آله و سلم در سال سوم بعثت خود، اولین باری که بنا شد رسالتش را علنی کند، بعد از نزول آیه شریفه: وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ (شعراء/214)
40 نفر از بزرگان قریش را جمع کرد و سه مطلب را برای مردم بیان کرد. به مردم گفت:
....ثُمَّ قَالَ: ان هذا أخی ووصی وَخَلِیفَتِی فِیکُمْ، فَاسْمَعُوا لَهُ وَأَطِیعُوا....
(الکتاب: تاریخ الطبری = تاریخ الرسل والملوک، وصلة تاریخ الطبری ج2 ص 321/المؤلف: محمد بن جریر بن یزید بن کثیر بن غالب الآملی، أبو جعفر الطبری (المتوفی: 310هـ)/(صلة تاریخ الطبری لعریب بن سعد القرطبی، المتوفی: 369هـ)/الناشر: دار التراث - بیروت/الطبعة: الثانیة - 1387 هـ/عدد الأجزاء: 11)/الکتاب: الکامل فی التاریخ ج1 ص 661/المؤلف: أبو الحسن علی بن أبی الکرم محمد بن محمد بن عبد الکریم بن عبد الواحد الشیبانی الجزری، عز الدین ابن الأثیر (المتوفی: 630هـ)/تحقیق: عمر عبد السلام تدمری/الناشر: دار الکتاب العربی، بیروت - لبنان/الطبعة: الأولی، 1417هـ / 1997م/عدد الأجزاء: 10)
این علی، برادر و وصی و خلیفه من است. از او حرف شنوی داشته باشید و از او پیروی کنید.
ابن جریر طبری میگوید روایت صحیح است.متقی هندی در کنزالعمال، ج13، ص128 نقل می کند.
هیثمی در مجمع الزوائد، ج8، ص302 نقل می کند و میگوید روایت صحیح است.حاکم نیشابوری در مستدرک الصحیحین، ج3، ص132 و ذهبی در تلخیصش میگوید روایت حدیث الدار، روایت صحیحی است.یعنی قضیه ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام و امامتش، مسئله ای است که آنچنان با آئین مقدس اسلام و رسالت نبی مکرم صلی الله علیه و آله و سلم، بلکه با رسالت تمام انبیاء عجین گشته که قابل انفکاک نیست.
روایتی ابن حجر عسقلانی نقل می کند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
2872- زیاد بن مطرف «2»
: ذکره مطیّن، والباوردی، وابن جریر، وابن شاهین فی الصّحابة، وأخرجوا من طریق أبی إسحاق عنه، قال: سمعت رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه وآله وسلّم یقول: «من أحبّ أن یحیا حیاتی ویموت میتتی ویدخل الجنّة فلیتولّ علیّا وذرّیته من بعده»«3» . وقال ابن مندة: لا یصحّ.قلت: فی إسناده یحیی بن یعلی المحاربی، وهو واه.
(الکتاب: الإصابة فی تمییز الصحابة ج2، ص485/المؤلف: أبو الفضل أحمد بن علی بن محمد بن أحمد بن حجر العسقلانی (المتوفی: 852هـ)/تحقیق: عادل أحمد عبد الموجود وعلی محمد معوض/الناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت/الطبعة: الأولی - 1415 هـ/عدد الأجزاء: 8الاصابة، ج2، ص485)
هر مسلمانی که دوست دارد همانند من زندگی کند، همانند من بمیرد و داخل بهشت شود، باید علی و فرزندانش را به عنوان ولیّ برای خودش قرار بدهد.
توضیح اینکه:کلمه «واه» در اصطلاح علم رجال یعنی: به شدت ضعیف است.آقای ابن حجر وقتی این روایت را نقل میکند، اشکال دیگری نمیتواند بگیرد، میگوید: یحیی بن یعلی خیلی ضعیف است؛ ولی خود وی در تقریب التهذیب ایشان میگوید:
7675- یحیی ابن یعلی ابن الحارث المحاربی الکوفی ثقة من صغار التاسعة مات سنة ست عشرة خ م د س ق(تقریب التهذیب، ج 1، ص 598) و در تهذیب التذیب میگوید: وقال أبو حاتم ثقة (تهذیب التهذیب، ج 3، ص 35)(برای دیدن اسکن این موضوع کلیک کنید)
ابو حاتم که یکی از استوانههای رجال است، گفته ثقه است.ابن حبان هم در کتاب الثقات آورده است. در نتیجه این حدیث صحیح است و آقای ابن حجر از عنادی که با اهل بیت (علیهم السلام) داشته است به یحیی بن الحارث المحاربی چوب ضعف زده در حالیکه خود وی در کتاب دیگرش وی را جزو ثقات آورده است!
روایتی دیگر:
أوصی من آمن بی و صدقنی بولایة علی بن أبی طالب، فمن تولاه فقد تولانی و من تولانی فقد تولی الله و من أحبه فقد أحبنی و من أحبنی فقد أحب الله و من أبغضه فقد أبغضنی و من أبغضنی فقد أبغض الله عزوجل.
(الکتاب: تاریخ دمشق ج42 ص 240،المؤلف: أبو القاسم علی بن الحسن بن هبة الله
- ۲.۷k
- ۱۱ مرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط