دیگر از خواب

دیگر از خواب
هم کاری ساخته نیست ؛
" نه مرا می برد ..
نه تو را می آورد .. "
تشدید می گذارد روی دلتنگی ها ؛
و من عاجزانه
تا صبح
دخیل می بندم به ضریح آسمان !
شاید با سپیده
تو هم سر برسی ...‌
دیدگاه ها (۱۰)

گاهی اوقات گیر میکنی جایی بینخواسته دل و خواسته اطرافیانتتپش...

به قدری ساکتم حالا ؛که انگاری ؛درونم حکم ؛ آتش‌ بس ،و حالِ چ...

مَن از پُشتِ شب هایِ "بیخوابی"آمده ام ...!از پُشتِ همان شب ه...

وقتی تو نیستیشادی کلام نامفهومی ست!و دوستت می‌ دارم رازی‌ ست...

همچو من وصل تو را هیچ سزاواری هست؟یا چو من هجر تو را هیچ گرف...

دستم خواب رفته بود، دست راستم که گذاشته بودم زیر سرت و خوابت...

#شهیدانهگر عقل پشت حرف دل "اما" نمی‌ گذاشتتردید پا به خلوت د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط