روزی گفتی شبی کنم دلشادت

روزی گفتی شبی کنم دلشادت
وز بند غمان خود کنم آزادت
دیدی که از آن روز چه شب‌‌ها بگذشت
وز گفتهٔ خود هیچ نیامد یادت؟

#سعدی #شعر #غمگین #عکس_نوشته #عکس_پروفایل #عاشقانه
دیدگاه ها (۰)

اکنون به نظر می رسد صبور تر شده ام، اما در عوض، چراغی در وجو...

مبـاش در پی آزار و هرچـه خواهـی کنکـه در شریعت ما غیـر این گ...

روشنیِ روز تویی، شادیِ غم سوز توییماهِ شب اَفروز تویی، اَبرِ...

چه خوش بودی دلا گر روی او هرگز نمی‌دیدیجفاهای چنین از خوی او...

ای نفس

⁨⁨⁨حقیقت تلخ یک شبِ فراموش‌شدهمن خسته‌تر از آن بودم که حتی ب...

The eyes that were painted for me... "چشمانی که برایم نقاشی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط