قلمره خوناشام پارت اول

سلام من ا/ت هستن و ۲۰ سالمه تازه دانشگاه قبول شدم و از پیش مامان مهری رفتم مامان مهری کسی هست که سرپرستی منو به عهده گرفته من وقتی بچه بودم مامان بابام منو جلوی یک پرورشگاه رها میکنن و مدیر پرورشگاه سرپرستی من به عهده میگیره (منظورش با همون مامان مهریه) اون بهم میگه چون من هیچ وقت ازدواج نکردم ولی تورو مثل دختر نداشتن دوست دارم و فامیلی خودشو روم گذاشته یعنی کامرانی و اسمم هم ا/ت انتخاب کرده من تو دانشگاه آدم گوشه گیریم و زیاد دوست ندارم با کسی ارتباط برقرار کنم بخاطر همین هیچ دوستی ندارم ولی چند وقته با یه دختری به اسم آرام دوست شدم که برخلاف اسمش خیلی آدم کنجکاو و خون گرمی هست این باعث میشه من بیشتر به اون علاقه مند شم
(این هم از پارت اول یعنی زندگی نامه ی ا/ت کی کنجکاوه که تو پارت دوم چه اتفاقی قراره بیفته)
دیدگاه ها (۰)

قلمره خوناشام پارت دوم

قلمره خوناشام پارت سوم

love Between the Tides²⁰چند روز بعدا/ت با خودم فکر میکردم که...

love Between the Tides²⁵چند دقیقه بعدم: چیکار میکنی؟ ا/ت: هی...

love Between the Tides²⁶رفتم سوار ماشین شدم تهیونگ: دو ساعت ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط