ای که برداشتی از شانه ی موری باری

اِی که بَرداشتی از شانه یِ موری باری
بِهتر آن بود که دَست از سَرِ مَن بَرداری

ظاهر آراسته ام در هوسِ وَصل ولی
"من پَریشان تَر از آنَم که تو می پنداری"

هَر چه می خواهمت از یاد بَرم مُمکن نیست
مَن تو را دوست نمی دارم اَگر بُگذاری

موجَم و جرأت پیش آمدنم نیست مَگر
به دلِ سَنگِ تو از من نَرسد آزاری

بی سَبب نیست که پِنهان شده ای پُشتِ غُبار
تو هَم اِی آیینه از دیدنِ مَن بیزاری...♡!

#فاضل_نظری
#آناهیتا
#خاص
دیدگاه ها (۱)

یِک مَشک از قَبیله‌یِ ما یِک عَمو گِرفت 💔♥... #السلام‌علیــڪ...

[ بیا بَرگرد خیمه اِی کَس و کارم...♥]#یا_عباس ...

دوست داشتنِ تو در مَن اینگونه‌ است که، هَروقت سَعی کرده‌ام ف...

میشَود بی هَوا بیایی؟!درست زَمانی که هَوایت در هَوایم نیست.....

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط