جنونعشقت

جـنون‌عـشـقَت❤️‍🔥:)
#𝐏𝐚𝐫𝐭 ۲۲


طوفان

با این حرف روهام خاستم با مشت دهنشو پر خون کنم که امیر حسین اومد طرفمون و دستمو گرف
منم سریع رفتم تو حیاط پیش دنیاا
همینجوری داشتم با خودم حرف میزدم ک من چرا اینجوری شدم
که نفهمیدم کی رسیدم پیش دنیا
وقتی رسیدم دیدم همه‌چی آرومه اصلن به روی خودم نیاوردم که بخاطر اون رفتم و از شانس خوبم ماشینم همونجا پارک بود
میخاستم برم سمت ماشینم که دیدم دنیا جیغ زد
سریع برگشتم سمتش که دیدم اون پسره دستشو گرفته عصبانی شدم و رفتم تا اون مشتی که تو دهن روهام نزدم هواله دهن اون پسره کنم




دنیا

طوفان دیدم که از اون سمت خیابون دارا میاد سمتم ولی به روی خودم نیاوردم
این پسره هم هنوز داشت زر میزد
یهو دیدم طوفان داره میره سمت ماشینش
ینی به خاطر من نیومده بود ؟؟
ینی براش مهم نیست این الاغ الان مزاحمم شده ؟؟
من احمق بگو که فکر کردم به خاطر من اومده و...
دیدگاه ها (۰)

جـنون‌عـشـقَت❤️‍🔥:)#𝐏𝐚𝐫𝐭 ۲۳دنیا من احمق بگو که فکر میکردم به...

🖤🫀

یکم بخندیم 🤣🤣

جـنون‌عـشـقَت❤️‍🔥:)#𝐏𝐚𝐫𝐭 ۲۱امیرحسین روهام ' رفتارات با دنیا ...

ازدواج اجباریP:3

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط