از من رفتی

از من رفتی
همچون مرغ مهاجر
از آبگیر پیر

در تو شوق رفتن بود
در من هم

بال هایش در تو بود
آرزویش در من .

مانی عابدی
دیدگاه ها (۶)

من به تنگ آمده اماز همه چیزبگذارید،هــــــــــــواری بزنم! ف...

مثل یک معجزه ایعلت ایمان منیهمه هان و بله هستند وشما جان منی...

می توانستم فراموشت کنم،اما نشدزندگی یعنی همین،جبری به نام اخ...

در یک مهمانییک خیابانیا حتی یک مغازهچرا برحسب اتفاقما جایی ب...

جیمین فیک زندگی ادامه پارت ۳۳#

من تو را دوست ترت میدارم از گل و شبنم و شوق ...من تو را دوست...

مثل آن‌لحظه که حفظ غمِ‌ظاهر سخت استماندن چشم به دنبال مسافر ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط