ادامه ترجمه دفتر خاطرات

𝚃𝚗𝚊𝚗𝚕𝚖𝚘𝚚𝚞𝚒𝚕𝚒𝚌𝚊𝚝𝚒𝚘𝚗➖⃟🌟
𝙰𝚞𝚝𝚑𝚘𝚛 : 𝙹𝚒𝚢𝚘𝚘𝚗☻♾
𝙹𝙺 𝚊𝚗𝚍 𝙷𝙰𝚈𝙾𝙾𝙽
𝚙𝚊𝚛𝚝⁵⁹

ادامه ترجمه دفتر خاطرات...

_________________________________________________________

جیمین :ترس چیه دختر تو با مَردی تو سفری که از وقتی یادش میاد شمیر به دست بوده !

وجود جیمین تو این سفر دلش رو قرص می‌کرد...
میدونست حرف جیمین حرف بود !
هرچه نباشد او جنگجوی گوریو بود !
نباید الکی حرفی از دهانش خارج شود زیرا وقتی جنگجوی گوریو سخنی بر زبان خویش جاری می کند یعنی به تمام شرافتش ، به تمام وجودش و به تمام وفاداریش قسم خورده !
اگر این قول و قسم را بشکند باید با جان خود بدهیش را بپردازد!
جیمین و سویا برسر میز نشستند ...

زنی آمد سمتشون و گفت :ببخشید قربان چی میل دارین؟

جیمین :دو عدد شام سبک و کمی نوشیدنی!

زن سفارشات رو آورد ...
سویا شروع به خوردن کرد اما بعد از چند دقیقه متوجه نگاه سنگین جیمین و لبخندش شد ...

سویا :یاع اینجور که نگام میکنی هیچی از گلوم پایین نمیره ...

جیمین لبخندش را نمایان کرد و گفت :چشم بانو چشمم رو به خوراکم میدم !

چند مین بعد جیمین به زن قدر یک شب پول پرداخت کرد ...

سویا وارد اتاق شد و با دیدن تخت خودش ریخت پشماش موند (لاناتیااا خودتو به آب و آتیش بزنی هم موندگارن🥲💔)

جیمین با دیدن قیافه متعجب سویا گفت : چیه دختر چرا اینجور نگاه میکنی؟

سویا :تو یک اتاق دونفره گرفتی با یک تخت دونفره ؟!
دیدگاه ها (۰)

𝚃𝚗𝚊𝚗𝚕𝚖𝚘𝚚𝚞𝚒𝚕𝚒𝚌𝚊𝚝𝚒𝚘𝚗➖⃟🌟𝙰𝚞𝚝𝚑𝚘𝚛 : 𝙹𝚒𝚢𝚘𝚘𝚗☻♾𝙹𝙺 𝚊𝚗𝚍 𝙷𝙰𝚈𝙾𝙾𝙽𝚙𝚊𝚛𝚝⁶⁰ادا...

𝓘 𝓦𝓲𝓼𝓱 𝓝𝓮𝓿𝓮𝓻 𝓕𝓮𝓪𝓻𝓷𝓮𝓭 𝓣𝓸 𝓕𝓵𝔂🕊💚🪁𝓐𝓾𝓽𝓱𝓸𝓻 :𝓙𝓲𝔂𝓸𝓸𝓷❤️𝓙𝓴 𝓪𝓷𝓭 𝓝𝓪𝓫𝓲🐰🦋𝓟...

𝚃𝚗𝚊𝚗𝚕𝚖𝚘𝚚𝚞𝚒𝚕𝚒𝚌𝚊𝚝𝚒𝚘𝚗➖⃟🌟𝙰𝚞𝚝𝚑𝚘𝚛 : 𝙹𝚒𝚢𝚘𝚘𝚗☻♾𝙹𝙺 𝚊𝚗𝚍 𝙷𝙰𝚈𝙾𝙾𝙽𝚙𝚊𝚛𝚝⁵⁸ادا...

𝚃𝚗𝚊𝚗𝚕𝚖𝚘𝚚𝚞𝚒𝚕𝚒𝚌𝚊𝚝𝚒𝚘𝚗➖⃟🌟𝙰𝚞𝚝𝚑𝚘𝚛 : 𝙹𝚒𝚢𝚘𝚘𝚗☻♾𝙹𝙺 𝚊𝚗𝚍 𝙷𝙰𝚈𝙾𝙾𝙽𝚙𝚊𝚛𝚝⁵⁷ادا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط