پارت

پارت ۱۴

بچه ها ادامه پار ۱۳ رو دیگه خجالت میکشم ببخشید

ادمین ویو
تا صبح زود از همدیگر نهایت لذت را بردند و ساعت ۶ چَشمان دخترک بسته شد و به خواب فرو رفت،
ولیکن پسرک بیدار ماند و با هر مالش پسرک از درد دخترک کم وکمتر میشد در نهایت، پسرک هم کنار معشوقش به خواب فرو رفت

ظهر ساعت ۱۳
ات ویو
بیدار شدمو دیدم بغل کوک لخت لخت دراز کشیده بودم، اخه من چرا دل دردم کمه مگه بچه های زمان دانشگاه که ازدواج کرده بودن نمیگفتن درد بعد از رابطع خیلی بده

، عشقم... عشقم (اروم)

. بله عسلم(خوابالو و بم)

، بلند نمیشی (لبخند ملیح)

.چرا چرا..... (خمیازه، کیوت)

، میخنده

. چرا میخندی

، نه به اون دیشب نه به الان، قیافتو نگاه کن خیلی خیلی کیوت شدی، اوخوداااا

. بازم به کیوتی من گیر داد اه
منم تورو کوچولو صدا میزنم

، باشه باشه.. یه سوال،

. جانم بگو

، چرا شکم من انقدر کم درد میکنه

. چون که بنده تا دو ساعت داشتم و شکم توی کوچولورو ماساژ میدادم


شرط 5لایک✨✨✨❤❤❤❤❤