پارت سیزدهم

پارت سیزدهم

ات ویو
اه لعنتی منو گرف

ادمین ویو
ات سریع تبعیدش کرد دیگه نمی خوام حاشیه بدم همین قدر ک گفتم تبعیدش کرد بسه😂
ولی ات اونجوری رفت جای شبحش در کل مدت شام دستاش زیر استینش مخفی بود و وقتی شام تموم شد بلافاصله رفت ت اتاقش و دستشو با جادو بی حس کرد و بخیه زد
~اتتتتتت( داد)
~عاها پس اینجایی داری چ کار می کنی
+زخمم رو باز کرده بود داشتم بخیه می زدم
~جییییییغ خودت بخیه زدی؟؟؟؟
+اره
~پاشو
+چی چرا
~پاشوووو
~بچه هااااااا ات زخمش رو باز کرده
همه دوییدن سمت ات
~ولی خودش بخیه زد
بعضیا گفتن واو و بعضیا رفتن ت شک
+اره راست می گه
~درد نداشت؟
+ن
~واییی ات مطمعنی؟
+اره
ات دستش رو گرفت هنوز سر و بی حس بود داشت خیلی اذیتش می کرد چون اگه کسی می گفت ببینیمش نمی تونس دستشو نشون بده

ات ویو
خیلی بد سرش کردم
وایییییی خداااا این چ غلطی بود کردم من اه باید می رفتم دکتر ن درمان خونگی اخه کی ب مامانم گفت اینا رو یادم بده هاااااا
رفتم ت اتاق ک ی صدایی اومد از پنجره نگا کردم دیدم جیمین عصبی با خورده های گلدون کنار استخر نشسته
واییی نکنه دستشو بریده بزار بریم ببینم

جیمین ویو
از دست کوک خیلی عصبانی بودم چون اون ب معلم گفته بود ک اتاقمون با ات و سونی باشه مگه نمی دونه من باهاش ت جنگم
یهو ی صدایی اومد برنگشتم چون می دونستم کوکه
+وای ببین چ کار کردن اقای پارک از کی عصبانی بودی؟
وای ن اته
-از کوک
ات نسبت
شست کنارم
+خب چرا باهاش حرف نمی زنی ب جای این کارا
-چون حرفامو باهاش زدم
+خب..... جیمین
-هوم؟
+بازوتو دیدی؟؟؟؟
بازومو نگا کردم
-خب مهم نیست ی بریدگیه دیگه
+ن مهمه عفونت می کنه
دیدم ات باند دستشو باز کرد و پیچید دور بازوم و گفت
+حالا بهتر شد
-ممنون
+خب من دیگه برم بخوابم ت هم زود بیا
-باشه
+شب بخیر
-شب بخیر
ات رفت
سرمو بردم ت دستامو شروع کردم ب فک کردن
یعنی چی ک ت مدرسه باهام خوب نیس انجا اینقدر خوبه واییییی این دختره خیلی....... خیلی دوسش دارممممممم
ن نباید ولی ب حسی ک 80درصد وجودمو گرفته چ بگم
لب استخر دراز کشیدم
ک یهو........