ای جنگل

.
ای جنگل!
ای غم!
چنگ هزار آوای باران‌های ماتم
در سایه‌ افکند کدامین ناربن ریخت
خون از گلوی مرغ عاشق؟
مرغی که
می‌خواند
مرغی که با آوازش از کنج قفس پرواز می‌کرد
مرغی که می‌خواست
پرواز باشد!

#هوشنگ_ابتهاج
‌🌾⃟࿐
دیدگاه ها (۵)

ز بودنم چه افزود ؟ نبودنم چه کاهد ؟که گویدم به پاسخ که زنده ...

#تصویر_پس_زمینه

تو تابلوى حاصل دستان هنرمند خدایىنقاشى بى رنگ نبودى که بدانى...

بس که دلتنگم اگر گریه کنم می گویندقطره ای قصد نشان دادن دریا...

رمان: زخم عشقِ توپـارت اول🙇🏻‍♀️💓︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۫...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط