یک ستاره من پارت

یک ستاره من (پارت37)
جیمین در باز میکنه که با تهیونگ جنگکوک روبرو میشه
جیمین: شما دوتااینجا چه گوهی میخورید
تهیونگ: بابا امدیم به دادشمون سر بزنیم
جیمین: شما گوه خوردید امدید سر بزنید به من گمشید
کوک: این چه طرز رفتار
جیمین: میخوای طرز رفتار بهت نشون بدم
کوک: نه ممنون
جیمین؛ نه بیا نشونت بدم... بیا
کوک: نه مرسی یاد گرفتم
جیمین: افرین پسر خوب
کوک: 😑
تهیونگ: حالا در باز کن بیایم تو
جیمین: گمشیدددد بیروننن تاا نزدمتون
ا. ت از پله ها میاد پایین
کوک: یانگومم واردد میشودد
تهیونگ؛ جیری جیری دین دین دیننن
جیمین: ا. ت برو سر میز بشین تا من این دوتا اصکل بندازم بیرون
ا. ت: چشم
تهیونگ: واوو
جیمین: شماره یونا چند بود
تهیونگ: م. من میرم ک. کار دارم راست میگه کوک بیا مزاحم نشیم
کوک: شماره جئونگ رو نداری
جیمین خیلی ترسناک نگاشون میکنه
کوک تهیونگ سریع میرن
جیمین: منننن اخرررر اززز دستتت ایننن دوتااا خرر میمیرمممم
ا. ت؛: عشقم حرص نخور برات خوب نیست
جیمین نشست سر میز به پاهاش اشاره کرد
جیمین: بشین
ا. ت: نه جام خوبه
جیمین: گفتم بشین ا. ت اعصابمو خورد نکن
ا. ت: چ. چشم
ا. ت میره بغل جیمین میشینه
جیمین: بخور بعد برسونمت خونه
ا. ت: باشه
«چند ساعت بعد»
ویو ا. ت
رفتم بالا لباس فرممو پوشیدم کیفمو برداشتم مجبور رودم با همونا برم خونه ولی هنوز نفهمیدم جیمین این همه پول از کجا میاره هرکاری کنه انقدر پول رو نمیتونه به دست بیاره عجیبه صب کن اونجا یه اتاق عجیبه بزار برم ببینم چه شکلیه
جیمین: ا. تت چیکار میکنی
ا. ت: هـ. هیچی
جیمین: بیا بریم
ا. ت: چشم
ا. ت جیمین میرن تو ماشین جیمین حرکت میکنه که ا. ت سکوت رو میشکونه
ا. ت: جیمین تو این همه پولو از کجا میاری
جیمین: یادم نیست بهت اجازه دخالت تو رندگیمو داده باشم
ا. ت: فقط سوال پرسیدم مگه کارت چیه
جیمین؛ خصوصیه
ا. ت: پدرت کیه
جیمین: بتمن عظم
ا. ت: 😑
جیمین میخنده
جیمین: خودت پرسیدی
ا. ت: واییییی جیمینننن وایسااااااا
جیمین سریع وایسا
جیمین: چیه چی شده
ا. ت؛ برام پشمک بخر
جیمین؛ مسخرههه ترسیدممم
ا. ت: ببحشید
جیمین: اگه قلبم وایمیستاد چیی
ا. ت: اعهه لوس بازی در نیار
جیمین: کی به کی میگه
ا. ت: چیزی گفتید
جیمین: نه من غلط بکنم چشم الان برات پشمک میخرم
ا. ت: افلین
جیمین میره با پشمک برمیگرده
ا. ت: وایی عشقمم مرسییی
جیمین: جایزم?
ا. ت: جان
جیمین: جایزم
ا. ت گونه جیمین میبوسع
جیمین: گونه؟
ا. ت: بسهه پسرهه پروععع
جیمین ا. ت میخندم جیمین حرکت میکنه که وسط راه یه شوارم عجیب ناشناس به ا. ت زنگ میزنه ا. ت میره جواب بده کهـ............