گر چه قلب من دیوانه به نامت شده است

گر چه قلب من دیوانه به نامت شده است
عاشق مهر رخت یا که مرامت شده است

یک نظر کردی و رفتی و ندانی که چه شد
بعد تو باز درین شهر قیامت شده است

خاک و خون شد همه در کوچه ی تنهایی دل
آری آری که کنون وقت غرامت شده است

بسکه آزرده شده خاطر دلبسته ی ما
تا ابد مهر کسی بر تو حرامت شده است

قامت سروی تو سبز تر از دشت ارم
گر چه دل بر سر جان از قد و قامت شده است

یک نظر از تو نشد قسمت اقبال بدم
بی نصیب همچو منی کس ز کلامت شده است ؟

گر چه ماه رخ تو داس بر این خرمن من
حاصلم سرزنش و کوه ملامت شده است

اشتیاق من و عطشانی این دشت جنون
عاقبت بر دل تو بار ندامت شده است

دل آزاده ی من بند شده کنج غمی
گر چه دیوانه ی تو عاشق رامت شده است

همچنان باز به انکار "حزین" سعی نکن
باورت کرده چنین کشته و خامت شده است
دیدگاه ها (۵)

گرتو باشی کوچه و مهتاب میخواهم چه کار؟تشنه ی روی تو هستم آب ...

گرتو باشی کوچه و مهتاب میخواهم چه کار؟تشنه ی روی تو هستم آب ...

آﻧﭽﻪ ﺍﺯ ﺳﺮ ﮔﺬﺷﺖ، ﺷﺪ ﺳﺮﮔﺬﺷتحیف بی دقت ﮔﺬﺷﺖ،اما ﮔﺬﺷﺖ !!ﺗﺎ ﻛﻪ ...

حسرتین دن یانارام شمع کیمی هرگون گئجه لرنه دوربسان سونور عوم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط