پدرم میگفت

پدرم میگفت :
عاشقی یک شب است و پشیمانی هزار شب، حالا هزار شب پشیمانم که چرا یک شب عاشق نبودم *
دیدگاه ها (۶)

یادها فراموش نخواهند شدحتی با اجبار دوستی ها ماندنی اند حتی ...

کبوترهای دلم رابسویت می پرانم که شاید ازتو بیاموزندآئین رفاق...

مارا نشناسند مگر اهل حقیقت * درعین حضوریم اگر ازهمه دوریم*

توی زندگی مثل زود پز باش!!!هروقت جوش آوردی در کمال آرامش سوت...

سلام بچه ها به خاطر یکسری اتفاقا نبودم پدرم گوشیمو گرفته بود

سلام بچه ها به خاطر یکسری اتفاقا نبودم پدرم گوشیمو گرفته بود

من قاتلت نبودم...فقط عاشقی بودم که نتونست پر پر شدن شکوفه ها...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط