من بیچاره وفا دار نمانم چه کنم

من بیچاره وفا دار نمانم چه کنم؟
غزل از لحظه ی دیدار نخوانم چه کنم؟

پشت پرچین گل آلوده ی این باغ اگر
باغبان بد شده با لاله ی جانم چه کنم؟

از غم دوری آن دوست که گم کرده مرا
همدم دائمی باد خزانم چه کنم؟

مانده ام باز در اندیشه که این گوشه ی شب
غم اگر می شکند صبر و امانم چه کنم؟

شعر می گویم و می خوانم ات ای عشق ولی
من در این راسته بی نام و نشانم چه کنم؟

با همین ذهن گرفتار و همین فرصت کم
گر رسد لحظه ی دیدار بر آنم چه کنم؟
دیدگاه ها (۱)

از دور ...می بوسم توراای آرزوی هرشبمشاید که با این دلخوشیپای...

صحبتم را با غزل های تو شیرین می کنمواژه هایم را به احساس تو ...

داستان کوتاهعشق از نوع دردسر نویسنده : فرنوش گل محمدی نویسند...

چه کنم با دل خود ؛ با تو بمانم یا نه..؟با صدای غزلم از تو بخ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط