چهار یا پنج سال از انقلاب گذشته بود خواهر وسطیمون بعد
چهار یا پنج سال از انقلاب ۵۷ گذشته بود خواهر وسطیمون بعد از شرکت در آزمون استخدامیِ یکی از اداره های دولتی بعنوان کارمند پذیرفته شده بود
خواهرم بعد از مدتی که حقوقاشو جمع کرده بود و یه دونه یه قرونی هم که به ما که برادرش بودیم نداده بود..... !!! 🥴یه روز گفت می خوام ماشین بخرم و دیگه خسته شدم از بس با اتوبوس رفتم اداره ، با پسرخاله ام یعنی همون مرتضی که همیشه باهاش کرکر خنده داشتیم و خود خواهرم رفتیم یه ماشین ژیان براش خریدیم در اون تاریخ ماشین ژیان برای خودش بر و بیایی داشت ، نمیدونم ماشین ژیان رو خاطرتون هست یا نه ، اون موقع ضرب المثلی هم بین مردم رایج بود که می گفت« ژیان ماشین نمیشه باجناغ هم فامیل نمیشه » ....!!🥴
بااین حال ماشین خاصی بود و مثل این روزا که ماشینای کوچیک ام و ام ۱۱۰ رو بیشتر خانوما سوار ماشین اون موقع هم خانوما بیشتر ژیان سوار میشدن البته می دونم که شما خانومای ویسگون به کمتر از شاسی بلند رضایت نمیدین ....!!🥴
این ماشین ژیان یه لیور دنده خاص و عجیبی داشت و اغلب موقع رانندگی شخصِ راننده دنده ها رو اشتباه جا میزد البته خواهر ما از خونه تا اداره فقط با دنده دو حرکت می کرد و به هیچ چاله چوله ای هم نه نمی گفت و هر دو سه روز یک بار هم یه تصادف خوراکش بود...!!
با پولی که خواهرم داشت ماشین مدل بالایی بهش نمی دادن
بالاخره یه ژیان براش از بنگاه خریدیم
همونجا بهش گفتم بشین پشت فرمون و شروع کردم به آموزش دنده ها ... برای اینکه آموزش کاملی بهش بدم اول خودم در حضور صاحب نمایشگاه نشستم پشت فرمون و به خواهرم گفتم خواهرجان: خوب نگاه کن ببین من دنده رو چجوری عوض می کنم...
کلاج رو با پا می گیری و برای جا زدن اولین دنده ، لیور دنده رو می گیری و به طرف داخل می کشی...
همینجور که آموزش می دادم بطور عملی هم اجرا می کردم در این لحظه برای اینکه مهارت خودم رو نشون بدم دنده رو با سرعت و فشار زیاد به سمت خودم کشیدم که یه دفه دنده با میله ای که بدنبالش وصل بود از محل مربوطه خارج شد و کلا از جاش در اومد و افتاد روی مانتوی خواهرم ...!!🥴🥴
خب دیگه ماشین قراضه بود و مدل پایین ...!!
به نمایشگاه دار اعتراض کردیم که بنده خدا این چه ماشینی بود در اون لحظه خواهرم مارس مونده بود و از خجالت از نمایشگاه زد رفت بیرون ..
وقتی در کاپوت رو باز کردیم که ببینیم چی شد که اینجور شد متوجه شدیم انتهای میله لیور دنده رو به جای اینکه در محل مربوطه در گیربکس با پیچ بهم متصل کنند با یه سیم بهم متصل کردن که اونم با مدلی که من جوگیر شده بودم و دنده رو محکم عوض کردم از جاش در اومده بود ....!!🥴
بالاخره خواهرم رو با اینکه خیلی دل چرکین بود راضی کردیم و ماشین رو خریدیم
منتظر بقیه ماجرا باشید...
فعلا..👋
خواهرم بعد از مدتی که حقوقاشو جمع کرده بود و یه دونه یه قرونی هم که به ما که برادرش بودیم نداده بود..... !!! 🥴یه روز گفت می خوام ماشین بخرم و دیگه خسته شدم از بس با اتوبوس رفتم اداره ، با پسرخاله ام یعنی همون مرتضی که همیشه باهاش کرکر خنده داشتیم و خود خواهرم رفتیم یه ماشین ژیان براش خریدیم در اون تاریخ ماشین ژیان برای خودش بر و بیایی داشت ، نمیدونم ماشین ژیان رو خاطرتون هست یا نه ، اون موقع ضرب المثلی هم بین مردم رایج بود که می گفت« ژیان ماشین نمیشه باجناغ هم فامیل نمیشه » ....!!🥴
بااین حال ماشین خاصی بود و مثل این روزا که ماشینای کوچیک ام و ام ۱۱۰ رو بیشتر خانوما سوار ماشین اون موقع هم خانوما بیشتر ژیان سوار میشدن البته می دونم که شما خانومای ویسگون به کمتر از شاسی بلند رضایت نمیدین ....!!🥴
این ماشین ژیان یه لیور دنده خاص و عجیبی داشت و اغلب موقع رانندگی شخصِ راننده دنده ها رو اشتباه جا میزد البته خواهر ما از خونه تا اداره فقط با دنده دو حرکت می کرد و به هیچ چاله چوله ای هم نه نمی گفت و هر دو سه روز یک بار هم یه تصادف خوراکش بود...!!
با پولی که خواهرم داشت ماشین مدل بالایی بهش نمی دادن
بالاخره یه ژیان براش از بنگاه خریدیم
همونجا بهش گفتم بشین پشت فرمون و شروع کردم به آموزش دنده ها ... برای اینکه آموزش کاملی بهش بدم اول خودم در حضور صاحب نمایشگاه نشستم پشت فرمون و به خواهرم گفتم خواهرجان: خوب نگاه کن ببین من دنده رو چجوری عوض می کنم...
کلاج رو با پا می گیری و برای جا زدن اولین دنده ، لیور دنده رو می گیری و به طرف داخل می کشی...
همینجور که آموزش می دادم بطور عملی هم اجرا می کردم در این لحظه برای اینکه مهارت خودم رو نشون بدم دنده رو با سرعت و فشار زیاد به سمت خودم کشیدم که یه دفه دنده با میله ای که بدنبالش وصل بود از محل مربوطه خارج شد و کلا از جاش در اومد و افتاد روی مانتوی خواهرم ...!!🥴🥴
خب دیگه ماشین قراضه بود و مدل پایین ...!!
به نمایشگاه دار اعتراض کردیم که بنده خدا این چه ماشینی بود در اون لحظه خواهرم مارس مونده بود و از خجالت از نمایشگاه زد رفت بیرون ..
وقتی در کاپوت رو باز کردیم که ببینیم چی شد که اینجور شد متوجه شدیم انتهای میله لیور دنده رو به جای اینکه در محل مربوطه در گیربکس با پیچ بهم متصل کنند با یه سیم بهم متصل کردن که اونم با مدلی که من جوگیر شده بودم و دنده رو محکم عوض کردم از جاش در اومده بود ....!!🥴
بالاخره خواهرم رو با اینکه خیلی دل چرکین بود راضی کردیم و ماشین رو خریدیم
منتظر بقیه ماجرا باشید...
فعلا..👋
- ۹.۱k
- ۳۰ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط