چندپارتی

#چندپارتی
افسرjk ...
پارت دوم

+ همه نیرو های پرونده رو اعضام کنید...سریع*بلند*افسر ارشد تو هم برو اماده شو تا بعد به خدمتت برسم...

اصلحه رو پشت کمرش گذاشت و کمر بندشو بست...موهاشو دم اسبی بست...تیر های هفت‌تیر رو توی یک ساک کوچیک گذاشت...وسایلشو جمع کرد...اما نمیدونست داره برای هزارمین بار دل مرد روبه روشو میبره و به تپش میندازه...
جفتشون از اتاق خارج شدن...فرمانده سریع وارد اتاق افسر ها شد و دید که همه دارن وسایلشونو جمع ، و خودشونو آماده درگیری میکنن...

+ افسر کیم نامجون ...
نامجون:بله فرمانده...
+ لوکیشن
نامجون:بله فرمانده....
+ افسر مین
شوگا:بله فرمانده
+ اصلحه
شوگا:کامله فرمانده
+ افسرjk
_بله فرمانده
+ ماشین
_ بله فرمانده

همه سوار ون مشکی شدن و به مکان آشپزخانه شیشه رفتن تا خلافکار هارو دستگیر کنن...درگیر شدن...درگیریشون جدی بود...
فرمانده سلین شاهد تمام لحظه ها بود...گلوله به بازو افسر مین اصابت کرد ... افسر های کیم همشون زخمی شدن...فرمانده حواسش به فرد رو به روش نبود که قصد داشت اونو هدف بگیره...تنها چیزی که شنید صدای فریاد افسر جئون بود...
+ فرماندهههه*داد*
افسر جئون دوطرف بازوی فرماندشو گرفت...
سلین دید که یهو سر جونگ کوک به عقب برگشت...حدس چیزی رو میزد که دوست نداشت واقعی باشه.....



ادامه دارد...
نظرت برام مهمه پس کامنت بزار...