چه کنم با دل خودبا تو بمانم یا نه

چه کنم با دل خود؛با تـــــــو بمانم یا نه..؟
با صدای غزلم از تو بخوانـــــــــــــم یا نه..؟

در نبود تو اگر؛شخص غریبــــــــــی آمد..؟
من به امید تو از خویش برانـــــــم یا نه...؟

مانده ام بار دگر باز شوی همـــــدم من...؟
میدهی باز به انگشت نشانـــــم یا نه...؟

وقت دلتنگی و ماتم؛بغلــــــم می آیی...؟
می شوی مونس تنهایی جانــم یا نه...؟

یک قدم پیش ویکی پس؛به جنونم آری..؟
میکنی در طلب بوسه کمانــــــم یا نه...؟

یک معمــــا شدی از بس که عجیبــــــی؛
توبگو چه کنم بادل خود؛باتوبمانم
دیدگاه ها (۲)

."عزیزِ لحظه های من"دلم شانه های امن تو را میخواهدچه کنم دل ...

آغوشت راباز کن تا تپش های تند قلبم را به اقیانوس آرام برسانم...

اگر با اسفند بیاییدرباغستان آغوش توشکوفه باران می شودکویر خش...

مرا ببخش که اینگونه دلتنگبه تو می اندیشم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط