وقتی برادر ناتنی بود

وقتی برادر ناتنی بود.....
ا.ت ویو
سلام من ا.ت هستم ۲۰ سالمه و پدرم با زنی ازدواج کرد که یه پسر داشت پس من یه داداش ناتنی دارم اسمش کوک هست و ۲۵ سالشه اون وقتی دید خیلی دارم اینجا اذیت میشم منو برد خونه خودش
نکته؛کوک مافیاست
عمارت کوک
وای چه قدر بزرگه
-پیاده شو
+چشم داداش
&ا.تتتتتت
+اوپاااااا
(&در واقع جین هو دوست پسر قبلی ا.ت که خیلی وقته همو ندیدن و اون دختر باره)
که یهو داداش اومد و تا میخورد جین هو و زد
و بعد دست منو گرفت و برد تو خونه
+داداش
-خفه شو
دیگه حرفی نزدم منو برد تو اتاق و گفت
-این خونه چند تا قانون داره کوچولو......

ادامه دارد...
چطورید بلوبری هااا🫐🫐
دیدگاه ها (۲)

وقتی برادر ناتنی بود.....پارت دواول لباس باز ممنوعدوم دامن ک...

وقتی برادر ناتنی بود.....پارت سه...+بگو-میگم تا حالا بجز من ...

وقتی زنش بودی ولی اون تو رو خدمتکارش می‌کنهپارت سوم/بله؟-دید...

*one shot*Minsong(Kopel:لینو و هان) در خواستی jude جونمممویو...

قلب یخیپارت ۱۰از زبان ا/ت:غذامون تموم شد منم میخواستم برم دس...

کاش لراتون مهم بودم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط