نسیمی بافه های گیسوانم را رها کرده

نسیمی بافه های گیسوانم را رها کرده
خدا با بی قراری سرنوشتم را بنا کرده

همیشه معتقد بودم که عشق افسانه ای واهی است
ولی انگار حالا در دلم آتش به پا کرده

پشیمان است هرکس عشق را پنهان نگه دارد
پشیمان تر کسیکه عشق خودرا برملا کرده

مگو با هیچ کس راز دلت را ...زود می میرد
گل سرخی که مشتش را برای خلق وا کرده

زمین هم دوست دارد درکنار آسمان باشد
ولی تنها به یک دیدار از دور اکتفا کرده

تو روز آخر اسفند ، من آغاز فروردین
خدا ما را به همدیگر رسانده یا جدا کرده؟
#طیبه_عباسی #شعر #شاعر
دیدگاه ها (۳)

ای از طلوع صبح ؛ دلت بیکرانه تر !از هر غزل ؛ عزیزتر و عاشقان...

سلامم... تولد یه رفیق و خواهر قدیمی هست، همیشه حالت باهاش خو...

💌   #مادرانه‌ها می‌گفت: هر سال روز مادر،بچه‌ها دیدن مادرشون ...

چگونه باور کنم خبر رفتنت را سردار؟ 😔 پاشو مگر نمی بینی شامیا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط