کابوس تلخ

کابوس تلخ


p:3🍓


رفتم خونه دراز کشیدم بغضم ترکید تا ظهر گریه کردم درو باز کردم رفتم تو اتاق بغلی دیدم کوک و دختره اونجان وسایلمو جمع کردم و سمت فرودگاه دویدم اول برگه طلاق رو گذاشتک رو میز صبونه و رفتم ترکیه برا خودم بع دوستم هم سولی گفتم بیاد باهم بریم رفتیم و یه خونه به زور و بدبختی گرفتیم

ویو ا.ت

چطور دلش اومد ها چطورررر



سولی: میخوای امروز بریم کافه


ا.ت: اره بهش نیاز داشتم


سولی ویو


خیلی پسر چندشیه چطور دلش اومده بود


رفتیم کافه دو تا ایس پک سفارش دادیم و خوردیم



کوک ویو

صبح بیدار شدم یه دختره بغلم خابیدن بود منو اون لخت بودیم یاد ا.ت افتادم رفتم تو اتاقش لباساش هیچی ازش نمونده بود چطوری من بهش خیانت کردم


پایین تر که رفتم برگه طلاق دیدم خیلی از کارم پشیمونم
ولی دیگه خیلی دیره دختره با نیم تنه و شلوارک ا.ت جونم اومده بود پایین و هی میگفت

دختره: ددی ددی


گرفتمش لباسشو در اوردم انداختمش بیرون اونم با گریه الکی رفت

خیلی دلم برا ا.ت تنگ شده چطور ممکنه من همش تقصیر منه من نباید اون شب اینقدر مست میکردم نههه

و گریه زاریی

۴ سال بعد

ا.ت ویو الان زندگی عالی دارم و با کسی در رابطه نیستم
رفته بودم بیرون داشتم خوراکی میخریدم که‍ کسی که نباید میدیدم دیدم اون .‌....


بنظرتون کی بوده؟؟؟

تا پارت بعدی بایییی🖤😎🥴