چو بستی در بروی من به کوی صبر رو کردم

چو بستی در بروی من ، به کوی صبر رو کردم
چو درمانم نبخشیدی ، به درد خویش خو کردم

چرا رو در تو آرم من که خود را گم کنم در تو
به خود باز آمدم ، نقش تو در خود جستجو کردم

#شهریار
دیدگاه ها (۶)

تو خود "خوشبختیِ" منیکه من ثانیه به ثانیهعمرم پی تو گشته ام....

‍ اعتمادی به باد نیست وقتی خودش هم نمیداند لابلای کدام گیسو ...

هر واژه معنایی دارد .... اما ، داشتن تو ...؟ واژه ای در من ....

قالیچه و ایوان قشنگی دارمموسیقی باران قشنگی دارمپاییز و هوای...

چو بستی در به روی من به کوی صبر رو کردمچو درمانم نبخشیدی به ...

چرا رو در تو آرم من که خود را گم کنم

🌿 بخش چهل‌ونهم — گفت‌وگو با نور (۲) 🌿سال‌ها عبادت کردم، دعا ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط