از زبون کوک

از زبون کوک
هی نگاهم می رفت سمتش این چرا انقد خوشگله با اون لبای صورتی و پفکیش چه خوب که هم اتاقیمه چون من همیشه تنها بودم
برمی گردیم پیش ا/ت
جونگکوک هی نگام میکرد موندم چی بهش بگم
+به چی نگاه می کنی (آروم)
_به تو
+چه پررو
_شبیه توعم
+چه بی مزه 😒
×اونجا چخبره آقای جئون
_هیچی استاد
😏+
کلاس تموم شد زنگ تفریح شد (نمیدونم دانشگاه زنگ تفریح داره یا نه )
من داشتم ساندویچ می خوردم
_نباید صبا سلندویچ بخوری
+می خواستم نظر تو رو بدونم 😒
_برای خودت می گم
+باشه ممنون😕
کلاسای خسته کننده تموم شد و من میخواستم برم اتاق که یادم اومد کلید دست جونگکوکه رفتم پیداش کردم
+کلید اتاقو بده
_می خوای چیکار
+خسته ام می خوام استراحت کنم بحث نکن بده به من
_باشه
رفتم تو اتاق دراز کشیدم که یکی اومد تو کوک بود
_می خوای بشینیم فیلم ببینیم
+آره..نه..آره
_باشه

بفر مایید اینم پارت ۴ امیدوارم خوشتون بیاد 😘❤️
دیدگاه ها (۳)

رفتم پایین و یه فیلم رمانتیک گذاشت ولی هیچی نگفتم بهش نشستم ...

×راستی بچه ها پس فردا و روز بعدش مهمونی داریم یادتون نره همر...

چمدونامو ازم گرفت و گذاشت رو زمین _تخت بالا برای تو من پایین...

یهو مسئول خوابگاه اومد (علامت مسئول ÷ ا/ت +) ÷سلام عزیزم من ...

My violent mafiaseason2Part10ویو ا.ت با ی صدایی که نشون میدا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط