عشقجنایت

#عشق_جنایت 🔪
پارت47

شوگا : wow چه خانم زیبایی( روبه میا)

تهیونگ: میدونی خیلی خوشگل شدی یا باید بگم؟

ینا: خودت چی فکر میکنی

تهیونگ: خب باید اعتراف کنم که زیبا ترین زنی هستی که تو کل عمرم دیدم

ینا: توهم خوشتیپ ترین مردی هستی که تا الان دیدم

تهیونگ: یعنی الان آشتی؟

ینا: آره

جونگکوک: میا جینو کجاست 

میا : الان دیگه میاد

جینو: hi

شوگا : جینو که اومد جونگکوک خشکش زده بود و فقط نگا می‌کرد  با پا زدم بهش تا به خودش بیاد

تهیونگ: داداش کجایی؟

جونگکوک: ها ؟ چی؟

تهیونگ: هیچی داداش ،عاشق شدی رفت

جینو: هیونگ کو ؟

جونگکوک: من اینجام تو میگی هیونگ کو

جینو: الان به هیونگ حسودی میکنی ؟( با خنده ای که داشت کنترل میکرد)

جونگکوک: باشه جینو خانم باشه

هیونگ: من اومدم ( با خوشحالی )

جینو: آخ الاهی خاله قوربونت بره

جونگکوک هم با ناراحتی داشت جینو هیونگ رو نگا می‌کرد

میا: خب نمیخوایم بریم؟

همه: بریم


جینو: همه رفتیم و بلاخره رسیدیم هنوز جیمین و لیا نیومده بودن

میا: وای چه خوشگله

شوگا: از مال ما که قشنگ تر نیست

میا: راجب چی حرف میزنی ؟

شوگا: بلاخره ماهم یه روزی ازدواج میکنیم

همه: اوووووووو

هیونگ: چی شده

جینو : هیچی خاله تو فکر خودت رو درگیر نکن

جونگکوک: خوبه دیگه نگران همه هستی جز من

جینو: جونگکوک هیونگ بچه هست این اولین بار نیست که داری حسودی میکنی ها

جونگکوک: من کی حسودی کردم فقط میگم حواست به ماهم باشه

میا: جونگکوک از تو بعید بود

شوگا: بسه دیگه

ینا : جیمین و لیا اومدن (با خوشحالی )

هیونگ : هورااااااا خاله لیا اومد


-
پرش زمان
ساعت 11شب :

جینو: میا شوگا داشتن می‌رقصیدن ، ینا و تهیونگ هم همینطور ، هیونگ هم داشت با بقیه بچه ها بازی میکرد ، منو جونگکوک هم نشسته بودیم که یهو یکی از دوستای قدیمیم رو دیدم
رفتم سمتش و .....

جینو : جی-یون

جی- یون : جینو خودتی

همدیگه رو بغل کردن ، احوالپرسی و از اینجور چیزها

شوگا : اوه اوه یکی جونگکوک رو بگیره

جونگکوک که با عصبانیت داشت به جینو و جی یون نگاه می‌کرد یهو بلند شد و رفت جینو و جی یون .....


ادامه دارد:-)
دیدگاه ها (۰)

#عشق _جنایت 🔪پارت48شوگا:جونگکوک که با عصبانیت داشت به جینو و...

#عشق_جنایت 🔪پارت49جینو/یِنا:امشب ترجیح میدیم پیش هم بخوابیم(...

#عشق_جنایت 🔪پارت 46لیا:با،بایهمه:بایلیا: رفتیم بیرون سوار ما...

#عشق_جنایت 🔪پارت45لیا:خوب همینه که هست شما خودتون و برای عرو...

#عشق _جنایت🔪پارت 44 میا:برو به بچه یاد بده..... جینو:اوک بای...

#عشق_جنایت 🔪پارت 20یِنا:من بعدا با تو کار دارم جناب آقای کیم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط