که دیدم یونگی تو اتاقه
که دیدم یونگی تو اتاقه
+جیغ
(علامت یونگی#)
#شت ببخشید و رفت بیرون
+هعی خدااااا یونگی بیام بیرون جرت میدم
#با کدوم چیز
+یونگی(جیغ)
ویو جیمین
-دیدم صدای جیغ میاد همه رفتیم بیرون که دیدم یونگی داره میخنده ات هم میگه اومدم بیرون جرت میدم
-چیشدخ
#بابا حوله پوشیده بود من اشتباهی رفتم توی اتاقش
-نمیدونم چرا عصبانی شدم به روی خودم نیوردم که دیدم ات اومد بیرون با صورت قرمز از عصبانیت افتاد دنبالش ماهم اینجا پاره شدیم رفتن توی حیاط ما هم رفتیم دنبالشون
+مین یونگی وایستا می خوام جرت بدم
#نمی خوام
+میگم وایستاااااا
#ولم کن
+نو نو نو
#نندازیا
+نظرت درباره استخر چیه
#ن.. اتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت
+(جر خوردن فراوان)واییییییییی پیشی خیسسس خخخخخخخخخخخ
+یا یاع یاع
همه:جر خوردن خیلی فراوان
مدتی بعد
+یااااا موچیامو بده
#نه چرا انداختیم
+چون دوست داشتم(تخم مرغ برداشت بزنه تو صورت یونگی که خورد تو صورت جین)
÷اتتتت جرت میدم
∆اون شی کلی خندیدن و بازی کردن ات رفت حموم و اومد بیرون این اولین بار بود ات خندید البته دومین بار چونکه قبلا با کاملیا میخندید ات تو اتاقش بود گریه می کرد چونکه فکر میکرد که همه رفتن چشماش قرمز بود جیهوپ رد میشد که صدای ات رو شنید رفت به همه گفت همه رفتن جلوی در ات
تق تق
+بله(اشکاشو پاک کرد ولی بغض و داشت)
@ات ما اومدیم تو
+ب..باشه
@ات می خوایم بهت یه چیزی بگیم
-اوهوم
@ات ما مثل برادراتیم به ما اعتماد کن و با ما در میون بزار
+ات با شنیدن این جمله زد زیر گریه همه دستشو گرفتن ات شروع کرد به صحبت کردن خیلی حس بدیه که هیچ کسیو نداشته باشی دوستت بهت خیانت کنه بهت بگن بی احساس من نمی خوام کسی ازم بترسه هیچکس جرعت نداره حس بدیه که خانواده نداری که به دنیا بی حس بشی داداشت تو بغلت جون بده و تو فقط یه جمله بشنوی
فلش بک
+بابا بسه تورو خدا کشتیش
ب.ا ول کرد
+هیونی حالت خوبه
؟دست خونیشو به گونه ات کشید و با صدای نازکی گفت ات داداشت داره میره یه جایی اونجا خوبه مراقب خودت باش نزار کسی بهت زور بگه دوست دارم خواهری و دستش افتاد
ات سر داداششو با گریه و ناباوری گذاشت روی سینش و گریه کرد زنگ زد به آمبولانس ولی گفتن که مرده
+جیغ
(علامت یونگی#)
#شت ببخشید و رفت بیرون
+هعی خدااااا یونگی بیام بیرون جرت میدم
#با کدوم چیز
+یونگی(جیغ)
ویو جیمین
-دیدم صدای جیغ میاد همه رفتیم بیرون که دیدم یونگی داره میخنده ات هم میگه اومدم بیرون جرت میدم
-چیشدخ
#بابا حوله پوشیده بود من اشتباهی رفتم توی اتاقش
-نمیدونم چرا عصبانی شدم به روی خودم نیوردم که دیدم ات اومد بیرون با صورت قرمز از عصبانیت افتاد دنبالش ماهم اینجا پاره شدیم رفتن توی حیاط ما هم رفتیم دنبالشون
+مین یونگی وایستا می خوام جرت بدم
#نمی خوام
+میگم وایستاااااا
#ولم کن
+نو نو نو
#نندازیا
+نظرت درباره استخر چیه
#ن.. اتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت
+(جر خوردن فراوان)واییییییییی پیشی خیسسس خخخخخخخخخخخ
+یا یاع یاع
همه:جر خوردن خیلی فراوان
مدتی بعد
+یااااا موچیامو بده
#نه چرا انداختیم
+چون دوست داشتم(تخم مرغ برداشت بزنه تو صورت یونگی که خورد تو صورت جین)
÷اتتتت جرت میدم
∆اون شی کلی خندیدن و بازی کردن ات رفت حموم و اومد بیرون این اولین بار بود ات خندید البته دومین بار چونکه قبلا با کاملیا میخندید ات تو اتاقش بود گریه می کرد چونکه فکر میکرد که همه رفتن چشماش قرمز بود جیهوپ رد میشد که صدای ات رو شنید رفت به همه گفت همه رفتن جلوی در ات
تق تق
+بله(اشکاشو پاک کرد ولی بغض و داشت)
@ات ما اومدیم تو
+ب..باشه
@ات می خوایم بهت یه چیزی بگیم
-اوهوم
@ات ما مثل برادراتیم به ما اعتماد کن و با ما در میون بزار
+ات با شنیدن این جمله زد زیر گریه همه دستشو گرفتن ات شروع کرد به صحبت کردن خیلی حس بدیه که هیچ کسیو نداشته باشی دوستت بهت خیانت کنه بهت بگن بی احساس من نمی خوام کسی ازم بترسه هیچکس جرعت نداره حس بدیه که خانواده نداری که به دنیا بی حس بشی داداشت تو بغلت جون بده و تو فقط یه جمله بشنوی
فلش بک
+بابا بسه تورو خدا کشتیش
ب.ا ول کرد
+هیونی حالت خوبه
؟دست خونیشو به گونه ات کشید و با صدای نازکی گفت ات داداشت داره میره یه جایی اونجا خوبه مراقب خودت باش نزار کسی بهت زور بگه دوست دارم خواهری و دستش افتاد
ات سر داداششو با گریه و ناباوری گذاشت روی سینش و گریه کرد زنگ زد به آمبولانس ولی گفتن که مرده
- ۴.۵k
- ۱۳ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط