دلتنگی مجال صحبت نمیدهد

دلتنگی مجالِ صحبت نمی‌دهد!
غم را دست به گریبانِ بوته‌‌هایِ زخمی دل میکند!
همان بوته‌هایِ سبزی که امروز جز به چوب خشک نمی‌مانند!
و این غمِ کدر روانه میسازد اشک را بر دامانِ وجود...
ترس بَرم میدارد از این اِنزوایِ تاریک...
این تهی بودنِ سرشار...

نمی‌دانم پناه را کجا باید جست؟
آن مامنِ پُر توان در برابرِ نیستی‌ها...
حال، وجودِ پریشانم به دردِ حزن مبتلاست...
باشد که آرام گیرد این متروکه‌ی ویران...
این دلتنگیِ بی‌سامان...
دیدگاه ها (۲۵)

تا به حال تقویم را نگاه کرده‌ای؟ پیش خودت دو دوتا چهار تا کر...

🕊 #توئیت یه وقتایی خودمو گم کرده بودم ولی هنوز تو‌ رو‌ یاد...

#امشب تمامی شمع‌ها روشن می‌شوند؛ شمع من اما بی در آغوش کشیدن...

ماگرفتارعلمـدارتوهستیم #حسیناز ازل یارعلمـدارتوهستیم #حسینسم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط