طرحخوانشدهروزآخر

#طرح_خوانش_ده_روز_آخر
#فصل_دوم
#قسمت_هفت
---🍃🌸🍃🌸🍃---

با اینحال، روحیه‌ها خوب بود و همه آمده بودند برای پاتک مجدد. پس از خوش‌ و بشی که با نیروها داشتیم، اصرار کردند که با آن‌ها صبحانه بخوریم. نگاهی به تراب کردم و از نگاهش متوجه شدم که بمانیم بهتر است.
خیلی زحمت کشیده بودند. به‌رغم امکانات و محدودیتی که بود، هر چه داشتند آوردند که به بهترین نحو از ما پذیرایی کنند. نیروهای خوب
و دوست‌داشتنی بودند. برای ایرانی‌ها احترام فوق‌العاده‌ای قائل بودند.
بعد از صبحانۀ مجدد و مختصری که صرف شد، برگشتیم به مقر خودمان در همان روستای خلصه.
روستای خلصه در یک منطقه بسیار زیبا واقع شده بود که خانه‌هایش مابین تپه‌های سرسبز جای گرفته بود. صبح که می‌شد مه زیبایی شیارهای بین تپه‌ها و زمین‌های پایین‌دست را پُر، و فضای رویایی را ترسیم می‌کرد که از نگاه‌ کردنش سیر نمی‌شدم.
روزهای قبل از شروع این درگیری‌ها، همیشه تنهایی و قبل از طلوع آفتاب، به پشت بام مقرمان می‌رفتم و تا طلوع آفتاب و بالا رفتن مه منتظر می‌ماندم و بعد برمی‌گشتم پایین و بچه‌ها را برای صبحانه بیدار می‌کردم. بعضی از روزها نیز به‌خاطر دید خوبی که از آن‌جا نسبت به تمام مناطق روستا وجود داشت، ترددها و فعالیت‌های رزمندگان مقاومت که از کشورهای مختلف آمده بودند، را نظاره می‌کردم. چقدر وضعیت جالبی بود. مسلمانان مجاهد با هر فرهنگ و نژاد؛ ولی با اعتقاد ِ واحد مبارزه و مقاومت در برابر دشمنان اسلام ناب، یک‌جا جمع شده بودند. این انسجام مثال‌زدنی بین ملیت‌های مختلف برای مجاهدت در برابر دشمن بی‌سابقه است. شاید این‌ها مقدمه تشکیل اصحاب آخرالزمانی باشد.
بگذریم؛ حالا دیگر آن فضای لطیف و زیبا، جای خودش را به ساختمان‌های مخروبه و دود و صداهای بمب و موشک و... داده بود.

🔻ادامه دارد...
‌‌
─‍‌┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─
🎁 #عارفان_مجاهد #شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
🔗 | @arefanemojahed
📧 | info@aref-e-mojahed.ir

✅ نشرش با شما
دیدگاه ها (۰)

"ای شهیــــــــــــد" ای آنکه بر کرانــه ازلی و ابــدی وجود ...

#یازده_روز_تا_میلاد_پدر_مهربانای وارث تاج و تخت محمود بیا..م...

#نجوا_با_شهدا💞شھیدعلےخلیلےیہ‌جاگفت:هیشکۍپشتتون‌نیس!هیشڪۍپشتِ...

#دوازده_روز_تا_میلاد_پدر_مهربانای وارث تاج و تخت محمود بیا.....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط