باید دنبال خانه ای با بالکن کوچک میگشتم

باید دنبال خانه ای با بالکن کوچک می‌گشتم ، ،

بالکنی به قد یک گلدان شمعدانی ، ،

و چراغی نیم سوز

تا به وقت آب دادن گلها

سایۀ تو را نیز در خیال می‌آفریدم .....💕
دیدگاه ها (۱)

هیچ چیز قوی‌تر از صبر و زمان نیست و همه چیز برای کسی که می‌د...

چه شبهایی که چون سایه خزیدم پایِ قصر تو ، ، ،به امیدی که مهت...

گاهی بیا کنار هم ابرها را نقاشی کنیمبیا در بیکران آسمان بال ...

چه بسیارند کسانی که همیشه حرف می‌زنند بی‌آنکه چیزی بگویند و ...

منزلی در دوردستی هست بی شک هر مسافر رااینچنین دانسته بودم ، ...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

همه با یار خوش و من به غم یار خوشمسخت کاری است ولی من به همی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط