یه تلویزیون بود و یه کوچه که با بزرگمنشی اجازه دیدن به هم

یه تلویزیون بود و یه کوچه که با بزرگمنشی اجازه دیدن به همسایه ها هم می دادن!
#نوستالژی
دیدگاه ها (۱)

‏گاهی باید کوتاه بیاییم، وقتی سرنوشتِ ما به هم گِرِه خورده، ...

ما که هنوز ﻧﻔﻬﻤﯿﺪیم!ﺗﻮ ﮐﺸﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺳﺮﺍﻧﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﯾﮏ ﺩقیقه‌ام نیس...

اگه فرهنگ داشتید و از رو پل عابر پیاده رد میشدید، الان اینجو...

اینو هممون تجربه کردیم وقتی داشتیم تو کوچه بازی می‌کردیم بعد...

یه بازی هست بنام همسایه ای جهنمی کهبنده هفته پیش اولین باریب...

ای کاش کوچه ها هنوز مثل قدیم بود.خیس بود و بوی نم می داد.ای ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط