گاهی نفس به سینه ی من تنگ میشود

گاهی نفس به سینه ی من تنگ میشود

اخر دلم برای حرم تنگ می شود

بعد از نماز تمام امیدم به این بود

آقا!حرم،نصیب نوکرتان باز می شود!؟

هر کس قدم به حریم حرم نهاد

بی اختیار بغض دلش باز می شود

در گوشه ی حرم و به دلم زار میزنم

آیا حرم قسمت من باز میشود!؟

من تا حرم آمدم و دست لطفتان

این بار هم به روی سرم، باز میشود؟

چشمم به گنبد زرد و طلاییت

آقا برات کرب و بلا باز میشود؟

چاره ندارم و بی چاره ام فقط

دل خوش به آن ام که باز میشود....
دیدگاه ها (۲)

هرکه سوز جگرواشک روانش دادندبرسرکوی مناجات امانش دادند آنکه ...

چهار حکایت کوتاه>از کاسبی پرسیدند:چگونه در این کوچه پرت و بی...

•*• یه طرفه به قاضی رفتن ممنوع •*• . . . . . در محله ای مَرد...

چه احساس خوبیه وقتی می شنوم کسی می گوید : مواظب خودت باش اما...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط