شنیده ام یک جایی هست

...
شنیده ام یک جایی هست
جایی دور
که هر وقت از فراموشیِ خواب ها دل ات گرفت
می توانی تمامِ ترانه های دخترانِ میخوش را
به یاد آوری!
می توانی بی اشاره ی اسمی
بروی به باران بگویی
دوستت دارم!
من چمدانم را برداشته
دارم می روم،
تمام واژه ها را برای باد باقی گذاشته ام
تمامِ باران ها را به همان پیاله شکسته بخشیده ام،
داراییِ بی پایانِ این همه علاقه نیز!
شنیده ام یک جایی هست
حدسِ هوای رفتن اش آسان است
تو هم بیا...
دیدگاه ها (۱۵)

ﺧـﻴﻠﻲ ﻣـﻐـﺮﻭﺭ ﺑــﻮﺩﻡ ... ﻭﻟـﻲ ﺑـﺮﺍﻱ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺗـﻮ ﻏــﺮﻭﺭﻡ ﺭ...

می پرسد چرا اکثر آدمها توی ایران راجع به سنشان دروغ می گویند...

هرڪس در نهانخانہ قلبش صندوقچہ اے دارد و بقچہ اے ورازی…د...

﷽گاه گاهی نازِ مڹ را می خریگاه هم می آیی و دڸ میبریمڹ درایڹ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط