از زبان نامجون
از زبان نامجون
دیشب باهاش قهر کرده بودم خیلی بهم بی محلی میکرد داشت رو دنسش تمرین میکرد و دو روز من رو نادیده گرفت تازه برای تولدم هم یادش نبود هر موقع اعضا میخوان سوپرایزم کنن میفهمم ولی به رو خودم نمیارم اما این دفعه جین اصلا حواسش بهم نبود خیلی از دستش ناراحت بودم صبح که بیدار شدم ندیدمش از اعضا پرسیدم کجاست ولی هیچ کس نمیدونست با اینکه لیدر گروهم اما خیلی ترسوام همه بچه ها رفتن بیرون عشق و حال اما من لج کردم و نرفتم منتظر جین موندم که بیاد اما نیومد ...
ادامه دارد ( نویسندش عشقولکمه E❤️)
دیشب باهاش قهر کرده بودم خیلی بهم بی محلی میکرد داشت رو دنسش تمرین میکرد و دو روز من رو نادیده گرفت تازه برای تولدم هم یادش نبود هر موقع اعضا میخوان سوپرایزم کنن میفهمم ولی به رو خودم نمیارم اما این دفعه جین اصلا حواسش بهم نبود خیلی از دستش ناراحت بودم صبح که بیدار شدم ندیدمش از اعضا پرسیدم کجاست ولی هیچ کس نمیدونست با اینکه لیدر گروهم اما خیلی ترسوام همه بچه ها رفتن بیرون عشق و حال اما من لج کردم و نرفتم منتظر جین موندم که بیاد اما نیومد ...
ادامه دارد ( نویسندش عشقولکمه E❤️)
- ۲۷۰
- ۱۶ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط