نیست در سودای زلفش کار من جز بیقراری

نیست در سودای زلفش، کار من جز بی‌قراری
ای پریشان‌طرّه‌! تا چندَم پریشان می‌گذاری؟

#وصال_شیرازی
دیدگاه ها (۱۲)

مصلحت نیستقیاسِ رخ تو با خورشیدشمس اگر اذنِ طلوعاز تو بگیرد ...

از غیرِ تو بی نیاز کردند مرا با عشق تو هم‌تراز کردند مرا تا ...

ای یار ناگزیر که دل در هوای توستجان نیز اگر قبول کنی هم برای...

#عشق#زندگی#گذشت#ولنتاینزندگی ...کوچه سبزی است میان دل دشت ؛ک...

ای سلیمان این قدر استادگی در کار نیست می گشاید ناخن موری گره...

عشق......

من همانند تواَم ای شبرام و آسوده و آرام و پریشان،تاریکی‌ام ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط