سال اول ازدواجم قرار بود برویم خونه ی یکی از اقوام شوهرم

سال اول ازدواجم قرار بود برویم خونه ی  یکی از اقوام شوهرم...

 برای اولین بار مادرشوهرم خیلی اصرار کرد که  آرایش کنم تا یه وقت پیش فامیل نگن عروس بیکلاسه و...
 دختر با حجاب و شیکی  بودم ولی آرایش نه ،اصلا!

 تحت تاثیر حرف‌های مادر شوهرم قرار گرفتم و آرایش کردم...

 تو مسیر ترک موتور شوهرم بودم ،باد شدیدی اومد و در عرض یک ثانیه چادرم رو  برد ...

مجبور شدم کل مهمونی رو بدون چادر باشم.

 از خودم بدم اومد ...
بغض گلومو گرفته بود...

حس کردم  آرایش کردن ،همین طور که چادرم رو برد ،عفتم رو هم  خواهد برد...

#حجاب #چادر
دیدگاه ها (۱۹)

تنها به گنـاه نیفتـادن مردهـا نیست!که اگر چنین بود ،چرا خدا ...

*حجابم کمترین وظیفه برای ظهور*#حجاب #چادر

◾️اللّهُ أَکْبَر اللّهُ أَکْبَر ◾️أشْهَدُ أنْ لا إلهَ إلاّ ا...

تازه عصا به دست گرفته چنین شده ....شمشیر اگر به دست بگیرد چه...

ویو ا /تکه یهو دستش رو گذاشت روی رون پام و فشار داد و گفت بی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط