ملیکا شریف نیا با انتشار این عکس در صفحه اش نوشت
ملیکا شریف نیا با انتشار این عکس در صفحه اش نوشت:
کارم تموم شده بود و عجله داشتم
سعید گفت ملیکا می تونی یه کم صبر کنی؟
یه خانومی نقاشیتو کشیده و داره میاره برات
گفتم وای دستش درد نکنه حالا چیکار کنم
آخه خیلی عجله دارم می خوای تو ازش بگیر
بعد من دیدمت ازت بگیرم
و رفتم که وسایلمو بردارم ، چون واقعا دیرم بود
چند دقیقه بعدش باز پرسیدم نرسید؟ گفت نه اگه عجله
داری برو من میگیرم عیبی نداره باید زودتر میومد
گفتم خیلی عذرخواهی و تشکر کن ازشون
تا بگیرمش ازت و خودم تلفنی تشکر کنم
همینطور که داشتم آماده ی رفتن میشدم
با خودم گفتم واقعا که ! تو خودت نقاشی !! اگر خودت بودی دوست داشتی کاری که اینهمه روش
وقت گذاشتی و با عشق کشیدی رو به کس دیگه ای بدی
و لذت دیدن لبخند شیرین اون آدم رو
موقع دیدنش از دست بدی ؟
دیدم نه... نمیشه ! با هر چی این کارو بکنم با نقاشی نمیتونم !
با اینکه خیلی عجله داشتم ولی میدونستم اگر صبر نکنم از عذاب وجدان میمیرم و به خودم بدهکار میشم
پس وایسادم ، خودمو با مبایل مشغول کردم و چند تا زنگ زدم
تا وسطش دیدم سمیرا خانوم زیبا و هنرمند
با این نقاشی حرفهای و معرکه داره بهم نزدیک میشه🌹
واقعا از دیدنش ذوق کردم گفتم وااای چقدر زیباست ، پاستله ؟
گفت بله ، گفتم اینجوری نمیشه باید عکسشم بگیریم
و عکسشو گرفتم برای شما... چون دلم میخواست
لذت دیدن این کار زیبا رو باهاتون تقسیم کنم
تا ببینید «صبر» در زندگی گاهی اوقات
چه اتفاقات دلانگیزی رو میتونه به همراه داشته باشه 😌 ❤ ️
🙏 🏻 🌹
ا
چون زاویهی نقاشی توی عکس خوب نیست
عکس خودشم گذاشتم که ببینین چقدر خوبه 🌹
کارم تموم شده بود و عجله داشتم
سعید گفت ملیکا می تونی یه کم صبر کنی؟
یه خانومی نقاشیتو کشیده و داره میاره برات
گفتم وای دستش درد نکنه حالا چیکار کنم
آخه خیلی عجله دارم می خوای تو ازش بگیر
بعد من دیدمت ازت بگیرم
و رفتم که وسایلمو بردارم ، چون واقعا دیرم بود
چند دقیقه بعدش باز پرسیدم نرسید؟ گفت نه اگه عجله
داری برو من میگیرم عیبی نداره باید زودتر میومد
گفتم خیلی عذرخواهی و تشکر کن ازشون
تا بگیرمش ازت و خودم تلفنی تشکر کنم
همینطور که داشتم آماده ی رفتن میشدم
با خودم گفتم واقعا که ! تو خودت نقاشی !! اگر خودت بودی دوست داشتی کاری که اینهمه روش
وقت گذاشتی و با عشق کشیدی رو به کس دیگه ای بدی
و لذت دیدن لبخند شیرین اون آدم رو
موقع دیدنش از دست بدی ؟
دیدم نه... نمیشه ! با هر چی این کارو بکنم با نقاشی نمیتونم !
با اینکه خیلی عجله داشتم ولی میدونستم اگر صبر نکنم از عذاب وجدان میمیرم و به خودم بدهکار میشم
پس وایسادم ، خودمو با مبایل مشغول کردم و چند تا زنگ زدم
تا وسطش دیدم سمیرا خانوم زیبا و هنرمند
با این نقاشی حرفهای و معرکه داره بهم نزدیک میشه🌹
واقعا از دیدنش ذوق کردم گفتم وااای چقدر زیباست ، پاستله ؟
گفت بله ، گفتم اینجوری نمیشه باید عکسشم بگیریم
و عکسشو گرفتم برای شما... چون دلم میخواست
لذت دیدن این کار زیبا رو باهاتون تقسیم کنم
تا ببینید «صبر» در زندگی گاهی اوقات
چه اتفاقات دلانگیزی رو میتونه به همراه داشته باشه 😌 ❤ ️
🙏 🏻 🌹
ا
چون زاویهی نقاشی توی عکس خوب نیست
عکس خودشم گذاشتم که ببینین چقدر خوبه 🌹
- ۴.۲k
- ۱۸ آذر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط