رمان شازده کوچولو
رمان شازده کوچولو
پارت ۹۷
دیانا: ای لپم
ارسلان: ببخشید نازک نارنجی
دیانا: خودمو تو بغلش کشیدم و سرم و رو شونش گذاشتم
ارسلان: من قربونت برم دستم و رو موهاش گذاشتم و ناز کردم
دیانا: لبخندی زدم
نفس: بابا
ارسلان: جونه بابا قربونت برم
نفس: من
ارسلان: جلوی پام ایستاده بود به بغلش کردم و روی پام نشوندمش دستاشو آروم میزد به صورتم
دیانا: پس من چی
ارسلان: دستمو دور کمرش حلقه کردم و بیشتر نزدیک خودم کردمش و درگوشش گفتم بحث شما فرق میکنه
پارت ۹۷
دیانا: ای لپم
ارسلان: ببخشید نازک نارنجی
دیانا: خودمو تو بغلش کشیدم و سرم و رو شونش گذاشتم
ارسلان: من قربونت برم دستم و رو موهاش گذاشتم و ناز کردم
دیانا: لبخندی زدم
نفس: بابا
ارسلان: جونه بابا قربونت برم
نفس: من
ارسلان: جلوی پام ایستاده بود به بغلش کردم و روی پام نشوندمش دستاشو آروم میزد به صورتم
دیانا: پس من چی
ارسلان: دستمو دور کمرش حلقه کردم و بیشتر نزدیک خودم کردمش و درگوشش گفتم بحث شما فرق میکنه
- ۳.۶k
- ۲۶ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط