شراب سرخ پارت
شراب سرخ پارت ۱۵۱
#red_wine🍷#red_wine🍷
دستش را پس زدم و گفتم: به من دست نزن لعنتی..تو منو بازی دادی..
+انگار یادت نیست کی اول این بازی رو شروع کرد .. تو بودی گفتی حافظهامو از دست دادم .. هوم؟
حقیقت بود، من شروعش کردم..
_اما تو چرا ادامه دادی؟
حرفی نزد...
_برای همین منو آوردی پاریس ؟ چرا همون موقعه کارمو توی بیمارستان تموم نکردی؟ چرا گذاشتی تا اینجا پیش بریم..
داد زدم و گریه کردم...
_چرا تهیونگ؟
به حال خودم ، به حال قلب احمقم زار میزدم که عاشق قاتلاش شده بود..
عربده زد: چون مرگ راحتی بود چون یک لحظه بود و تو هیچی از دردی که دخترم کشیده بود نمیفهمیدی! میتونستم همونجا خنجرمو فرو کنم تو قلبت اما نکردم .. چون تو و پدرت باید تقاص کاری که با دخترم کردین رو پس بدین.. همونجور که تن طفلم تو اتیش سوخت ... همونجوری که گوشت های تنش توی اتیش ذوب شد و سوخت.....
هق زدم چی باید بهش میگفتم..
_من چیکار کردم که باید اینهمه بلا سرم بیاد..من دارم تاوان چیرو پس میدم..
_من چه تقصیری توی مرگ ته هورا دارم..
_ اون یک اتفاق بود
_مدرک داری؟ داری بی گدار به اب میزنی تهیونگ..
+ مدرک میخوای برای اینکه اجازه بدی بکشمت باید بهت مدرک نشون بدم؟
+هر کی توی اون ساختمون بود تاوان داد ا.ت، حالا هم نوبت تو و پدرته..
_این کینه دوزی پشیمونت میکنه تهیونگ
_نه توقع دارم ببخشی..
#red_wine🍷#red_wine🍷
دستش را پس زدم و گفتم: به من دست نزن لعنتی..تو منو بازی دادی..
+انگار یادت نیست کی اول این بازی رو شروع کرد .. تو بودی گفتی حافظهامو از دست دادم .. هوم؟
حقیقت بود، من شروعش کردم..
_اما تو چرا ادامه دادی؟
حرفی نزد...
_برای همین منو آوردی پاریس ؟ چرا همون موقعه کارمو توی بیمارستان تموم نکردی؟ چرا گذاشتی تا اینجا پیش بریم..
داد زدم و گریه کردم...
_چرا تهیونگ؟
به حال خودم ، به حال قلب احمقم زار میزدم که عاشق قاتلاش شده بود..
عربده زد: چون مرگ راحتی بود چون یک لحظه بود و تو هیچی از دردی که دخترم کشیده بود نمیفهمیدی! میتونستم همونجا خنجرمو فرو کنم تو قلبت اما نکردم .. چون تو و پدرت باید تقاص کاری که با دخترم کردین رو پس بدین.. همونجور که تن طفلم تو اتیش سوخت ... همونجوری که گوشت های تنش توی اتیش ذوب شد و سوخت.....
هق زدم چی باید بهش میگفتم..
_من چیکار کردم که باید اینهمه بلا سرم بیاد..من دارم تاوان چیرو پس میدم..
_من چه تقصیری توی مرگ ته هورا دارم..
_ اون یک اتفاق بود
_مدرک داری؟ داری بی گدار به اب میزنی تهیونگ..
+ مدرک میخوای برای اینکه اجازه بدی بکشمت باید بهت مدرک نشون بدم؟
+هر کی توی اون ساختمون بود تاوان داد ا.ت، حالا هم نوبت تو و پدرته..
_این کینه دوزی پشیمونت میکنه تهیونگ
_نه توقع دارم ببخشی..
- ۱۰.۷k
- ۳۰ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط