دلم تنگ است این شب ها یقین دارم که میدانی

دلم تنگ است این شب ها ، یقین دارم که میدانی ...

صدای غربت من را از احساسم تو میخوانی ...

شدم از درد و تنهایی گل پژمرده و غمگین ...

ببار ای ابر پایئزی که دردم را تو می دانی ...

میان دوزخ عشقت پریشان و گرفتارم !!؟

چرا ای مرکب عشقم چنین آهسته می رانی ...
دیدگاه ها (۱)

امروزخاطراتت راسوزاندماما ...بوی خوش هیزمش بیقرارم کرد !!؟ات...

تو می رفتی و تصویر تو در خورشید می افتـاد ...فقط یک سایـه بو...

آرامش نه عاشق بودن است ...نه گرفتن دستی که محرمت نیست !!؟نه ...

با غمِ تنهایی ام دیگر مدارا کرده ام ...با خودم یک خلوتِ جانا...

به یاد سلمان هراتی، قیصرامین پور و طاهره صفارزاده

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط