کفشهایم را میپوشم و در زندگی قدم میزنم

کفشهایم را میپوشم و در زندگی قدم میزنم
من زنده ام و زندگی
ارزش رفتن دارد
آن قدر می روم تا صدای پاهایم
گوش ناامیدی را کر کند
خوب میدانم که گاه کفشها،
پاهایم را میزند، میفشارد و به درد میاورد
امامن همچنان خواهم رفت
زیرا زندگی ارزش لنگ لنگان رفتن را نیز دارد
ماندن در کار نیست
گذشته های دردناک را رها میکنم و به آینده نامعلوم
نمی اندیشم
ولی این را میدانم؛
گذشته با آینده یکسان نیست
زندگی نه ماندن است نه رسیدن
زندگی به سادگی رفتن است
به همین راحتی،
زندگی چقدر آسان است…
زندگی ارزش لنگ لنگان رفتن را نیز دارد
دیدگاه ها (۳)

آرزوها باید از ته دل باشند ....همگی ب صف ایستاده بودند تا از...

ﺑﺮﺍے כرڪ ﺍﯾـــــﻦ ڪـــــہ ﭘﯿـــــﺮ ﺯﻧے ﭼـــــہ ﺍﻧـــﺪﺍﺯﻩ ﺯ...

کاری به کار همدیگر نداشته باشیم...باور کنید تک تک آدم ها زخم...

م ی گ و ی ن د :مرغی ست ب نام " آمین "مرغی اسمانیدر بلندترین ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط