2min date
لینو صبح به سونگمین پیام داده بود
متن پیام: امشب ساعت 6 رستوران همیشگی
و اینکه جواب پیام هیچکدوم از پیام های سونگمین رو نمیداد عجیب بود، لینو همیشه ثانیه ی اول پیام سونگمین رو جواب میداد ولی اینبار نه، و سونگمین شروع کرده بود فکر کردن که لینو شاید ازش خسته شده و میخواد کات کنه
بلاخره ساعت 6 شد و سونگمین با کلی استرس وارد رستوران شد، مثل همیشه سرموقع اومده بود، به بخش VIP رستوران رفت که دید کامل تاریکه، برای همین فکر کرد شاید لینو تو قسمت VIP نیست یا دیر کرده پس چراغای بخش رو روشن کرد که لینو رو ته راهرو، جایی که هیچ پنجره ای نبود دید، لحظه ای با تمام خوشحالی به سمتش دویید و بغلش کرد، اما لینو متقابلا بغلش نکرد...یکم ناراحت شد، چون لینو همیشه گفته بود که عاشق بغل کردن سونگمینه
دوباره چراغ ها خاموش شدن...سونگمین به طور ناخودآگاه دست لینو رو گرفت
SM: لینو....اینجا چه خبره؟
ولی هیچ جوابی از لینو نگرفت که چراغا روشن شدن و اینبار کیک مورد علاقه و غذاهای مورد علاقه سونگمین روی میز بود، روی کیک نوشته شده بود *تولدت مبارک، پاپی کوچولوی من*
سونگمین دوباره لینو رو بغل کرد و اینبار لینو محکم تر بغلش کرد
LK: ببخشید چاگیا نمیخواستم نگرانت کنم ولی سوپرایزم باید جواب میداد
SM: خیلی دیوونه ای، فکر کردم میخوای ازم جدا بشی
LK: قبلا هم بهت گفتم....من هیچوقت ترکت نمیکنم، حالا بیا کادوت رو بهت بدم
سونگمین با ذوق به لینو نگاه کرد و لینو یه جعبه ی بزرگ داد بهش، توی اون جعبه یک لباس پشمی که گوش های پاپی داشت بود، یک گوشی گوگل پیکسل 7 پرو(خیلی دوست دارم این گوشیو، خیلی خوشگله)، و یک جعبه کوچیکتر بود
SM: تو این جعبه کوچیکه چیه؟
LK: بازش کن ببین
سونگمین جعبه رو باز کرد، دوتا گردنبند توش بود، یکیش لیبیت و اونیکی پاپی ام بود...لینو با لطافت گردنبند لیبیت رو توی گردن سونگمین کوچولوش انداخت
LK: الان همه میدونن تو مال منی.....
پایان....
میدونم چرت شد به روم نیارین
متن پیام: امشب ساعت 6 رستوران همیشگی
و اینکه جواب پیام هیچکدوم از پیام های سونگمین رو نمیداد عجیب بود، لینو همیشه ثانیه ی اول پیام سونگمین رو جواب میداد ولی اینبار نه، و سونگمین شروع کرده بود فکر کردن که لینو شاید ازش خسته شده و میخواد کات کنه
بلاخره ساعت 6 شد و سونگمین با کلی استرس وارد رستوران شد، مثل همیشه سرموقع اومده بود، به بخش VIP رستوران رفت که دید کامل تاریکه، برای همین فکر کرد شاید لینو تو قسمت VIP نیست یا دیر کرده پس چراغای بخش رو روشن کرد که لینو رو ته راهرو، جایی که هیچ پنجره ای نبود دید، لحظه ای با تمام خوشحالی به سمتش دویید و بغلش کرد، اما لینو متقابلا بغلش نکرد...یکم ناراحت شد، چون لینو همیشه گفته بود که عاشق بغل کردن سونگمینه
دوباره چراغ ها خاموش شدن...سونگمین به طور ناخودآگاه دست لینو رو گرفت
SM: لینو....اینجا چه خبره؟
ولی هیچ جوابی از لینو نگرفت که چراغا روشن شدن و اینبار کیک مورد علاقه و غذاهای مورد علاقه سونگمین روی میز بود، روی کیک نوشته شده بود *تولدت مبارک، پاپی کوچولوی من*
سونگمین دوباره لینو رو بغل کرد و اینبار لینو محکم تر بغلش کرد
LK: ببخشید چاگیا نمیخواستم نگرانت کنم ولی سوپرایزم باید جواب میداد
SM: خیلی دیوونه ای، فکر کردم میخوای ازم جدا بشی
LK: قبلا هم بهت گفتم....من هیچوقت ترکت نمیکنم، حالا بیا کادوت رو بهت بدم
سونگمین با ذوق به لینو نگاه کرد و لینو یه جعبه ی بزرگ داد بهش، توی اون جعبه یک لباس پشمی که گوش های پاپی داشت بود، یک گوشی گوگل پیکسل 7 پرو(خیلی دوست دارم این گوشیو، خیلی خوشگله)، و یک جعبه کوچیکتر بود
SM: تو این جعبه کوچیکه چیه؟
LK: بازش کن ببین
سونگمین جعبه رو باز کرد، دوتا گردنبند توش بود، یکیش لیبیت و اونیکی پاپی ام بود...لینو با لطافت گردنبند لیبیت رو توی گردن سونگمین کوچولوش انداخت
LK: الان همه میدونن تو مال منی.....
پایان....
میدونم چرت شد به روم نیارین
- ۳.۲k
- ۰۲ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط