پاییز یه مفهومه جایی که تنهایی سخت تره

پاییز یه مفهومه، جایی که تنهایی سخت تره.
یه زمانی این شهر کلاغ داشت که پاییز پر میشد از صداشون و اون وقت سر عابرا بین درختای لخت برگ ریخته و تو آسمون دنبالشون میگشت.
آزاد و رها و پر سر و صدا و شور زندگی.
الان دیگه پارازیتا نمیذارن زندگی کنن تو شهر، کوچ کردن مث رفیقامون و عزیزامون و خیلیاشونم مردن مثل دلامون!
واسه صدای چهارتا کلاغ باید بکوبی بری تا پارک ملت یا مثلا دربند !
چی داشتم میگفتم؟
آها.
چرا تنهایی سخته؟ چون شب با خودش دلتنگی داره دیگه.
پاییزم که همه ش شبه!
یکی باید باشه که تا وقت خواب مشغولش باشی که دلت تنگ نشه.
که یادت بیاره دوست داشتنی ای.
که دوستش داشته باشی.
بقول حمید جبلی: آدم وقتی یکی رو دوست داره صبح خوشحال از خواب بیدار میشه!
که خوشحال از خواب بیدار شی که زل بزنی تو چشماش نفهمی چی داره میگه.
که مزه انار ساوه بده حالت.
که زرد و نارنجی پاییز برات قشنگ باشه.
که گودی بالای ترقوه ش مثل صدفی باشه که از توش مروارید دزدیدن.
اما نفسش که میکشی
بوی دریا بده...


#معیدلطفی
دیدگاه ها (۵)

بزرگترین درسی ڪه از زندگی باید آموخت .... تنها یڪ ڪلمه است ....

دلــم از عــاشــقــے یــڪــ نــڪــتــه آمــوخــتــ...ڪــه هر...

خوب ِ خوب ِ نازنین ِ من ...! نام ِ تو .... ...

ماهی سرخی عاشق دریا شده بود....دریا گفت : میتوانی از تنگ دل ...

پارت۶۹

پارت۱ [دیوانه وار عاشق]ات: سلام من ات هستم ۱۸ سالمه و تو ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط