ملانصرالدین و دیگ همسایه

.
ملانصرالدین و دیگ همسایه
.
ملانصرالدین از همسایه‌اش دیگی را قرض گرفت. چند روز بعد دیگ را به همراه دیگی کوچک به او پس داد. وقتی همسایه قصه دیگ اضافی را پرسید ملا گفت: «دیگ شما در خانه ما وضع حمل کرد.»
دیدگاه ها (۲)

.جمعه ها رفت ، ولی جمعه ی موعود نشد#جمعه ها می رود ای جمعه ی...

.#دربی#استقلال#شهرآورد#پرسپولیسبـــدو

.

.بـــدو

🔷🔹🔹🔹🔹🔹‍ داستان «عایشه و ملا محمد جان» کپشن‼️👇🏻.. روزی از روز...

در شهر شلوغ و سرد "بی‌رحمی"، مردی میانسال به نام "نوید" زندگ...

پیر مردی تمام عمرش را بین بازاروکوچه سر می کردهرکسی بار در د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط