که هیچی نشد دیدم یه بطری اب بزرگ اونجاست گفتم بزار بعدا ب

که هیچی نشد دیدم یه بطری اب بزرگ اونجاست گفتم بزار بعدا بیام ببرم پس قایم کردم رفتم کلی خرت و پرت خریدم که دیدم عه اب کووو ایشش ولش کن رفتم سوار اسانسور شدم که ایششش خیلی وسایل دستم بود دستم نمیرسید

ویو تهیونگ
-انیاسیو اسم من تهیونگ و با دوستام و هم تیمیام یه جا زندگی میکنم توی اسانسور بدم که یه دخترو دیدم دستش نمیرسید نزدیک دو دقیقه فقط داشت باهاش ور میرفت که گفتم
-کدوم ژبقه میری
+ااا من میرم بالا پارکینگ(توجه فروشگاه زیرزمینی بود و پارکینگش بالا)
-بیا
+کوماعو(ممنون)
-...
-دختر با نمکی بود کوچولو بود و لاغر با موهای بلند و مشکی

ویو جنی
+رفتم بالا و وسایلامو گذاشتم توی ماشین و رفتم به مقصد خودم که دیدم یه پیک وایستاده جلوی پایگاه اصلی
+امم ببخشید می خواید بدید من ببرم
؟بله لطفا ممنون
+خواهش
تق تق تق تق
-اومدم
-درو باز کرد و گفت ممنون و درو بست

+عه درو بست رفتم توی یه سایت (سایتش برا همه ی پلیراست پست میزارن مثل اینستا ولی با این تفاوت که اینجا فقط پلیرا میتونن پست بزارن و مردم کامنت و لایک و این چیزا بزارن یا لایو ببینن)
+اولین روز منو به عنوان یه پیک گرفتن و درو روم بستن چه روز خوبی ) و پست کردم

ویو تهیونگ
(علامتها هوپی @ یونگی# نامی(منیجر)~ جین= کوک× جیمین÷)
÷اهای تهیونگ تو چیکار کردی دختره پست گذاشته برو ببین
-چی یعنی اون پیک نبود
~اخه دختر و پیک برو درو باز کن
-ایششش

..
-پاکش کن
+نه
-پاک کن
+خیر حالا هم برو اونور
+انیاسیو
@سلامم
~سلامم
÷سلامم
بقیه ساکت بودن چونکه از جنی زیاد خوششون نمیاد البته که هنوز کوک نیومده چونکه جنی جایگزین اون شد بخاطر اینکه دستش خدایی نکرده اسیب دیکه
+سلام اقای کیم میتونم تهیونگ صداتون کنم
-....
@امم ولش کن اون همینطوریه
+لبخند و گفت باشه فقط
÷اتاقت بیا دنبالم