گلهایی که سر مزار یه سرباز جنگ میذاشتن همش گم می شده بعد

گلهایی که سر مزار یه سرباز جنگ میذاشتن همش گم می شده. بعدا فهمیدن این کبوتره اونارو برمیداشته و برای خودش لونه درست میکرده

توی تصویر لونه ی خوشگلی که با اون گلها ساخته می بینید ♥ ️
دیدگاه ها (۳)

برگی رقصان آمد🍂 ... #پاییز #عکاسی #

گفتم: "آمین!"پیش از آنکه دعا کنم، پیش از آنکه آرزوهای رنگارن...

√ واژه «فلامینگو» از واژه اسپانیایی و لاتین «فلامنکو» به معن...

رایگان می بخشد نارون شاخه خود را به کلاغ هر کجا برگی هست شور...

این داستان: کسشعر های من

معرفی شخصیت ها و پارت (1)سلام من کیم آت هستم یک دختر ۱۶ ساله...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط